جملات و داستانهای زیبا وآموزنده

جملات و داستانهای زیبا وآموزنده


رازهای سلامتی از زبان دانشمندان ژاپنی
 
 
اگر سلامتی‌تون برای شما مهمه، فقط کافی است به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقای) سلامت و رفتار شناسی توکیو توجه کنیم، آنها می‌گویند:

١- هرگز سیگار نکشید و اگر می‌کشید، نیمه آخر آن را به هیچ وجه نکشید.

٢- در حمام هیچ‌گاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل تدریجی است.

 

 


 

٣- هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را به برق وصل کنید. بهتر است موبایل خاموش باشد.

٤- چای بیشتر از یک روز مانده را اصلا ننوشید.

٥- هنگام روشن کردن کولر اتومبیل خود ابتدا به مدت حداقل ٥ دقیقه پنجره‌ها را باز بگذارید و در پمپ بنزین‌ها کولر را خاموش نمایید.

٦- غذای خود را بیشتر از یک بار در مایکروفر گرم نکنید و بعد از آن درصورت عدم استفاده دور بریزید.

٧- هنگام غذا بین هر لقمه حداقل ١ دقیقه فاصله بگذارید و دو ساعت قبل و بعد از غذا و هنگام آن نوشیدنی ننوشید.

٨- هنگام حرکت اتومبیل، پنجره‌ها را تماما باز نکنید تا هوا بصورت باد وارد مجاری تنفسی نگردد.

٩- لوازم آرایشی را بیشتر از ٥ ساعت بر روی پوست خود باقی نگذارید. سلول‌های پوستی نیاز به تعرق و تنفس دارند. در منزل نیز تا حد امکان از لباس‌های گشاد، راحت و باز استفاده نمایید.

١٠- موهای خود را بیش از یک بار در شبانه روز شانه نکنید.مراقب ورود شوره سر (حتی بصورت نامرئی) به چشم‌ها و مجرای تنفسی خود باشید.

١١- هنگام دویدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهدارید.هنگام نشستن و خوابیدن بر عکس سر خود را پایین نگهدارید.

١٢- توجه بیش از حد به وزن، سودمند نیست.بدن انسان قادر است بصورت خودکار میزان ورودی، جذب و میزان دفع را تنظیم نماید و اشتهای طبیعی نیز متناسب با آن می‌باشد.هرچه قدر دوست دارید بخورید.

١٣- اگر نیاز مالی ندارید، لازم نیست روزی ٨ ساعت کار کنید. بهترین تعداد ساعات کاری بین ٥ الی ٦ ساعت می‌باشد.

١٤- هرگز پشت مانیتورهای قدیمی که روشن هستند قرار نگیرید. ضرر آنها از خیلی از دستگاه‌های عکسبرداری بیشتر است.

١٥- ورزش و تحرک در ابتدای صبح نه تنها سودمند نیست بلکه خطرناک نیز هست. سعی کنید آن را در حداقل ٣ ساعت بعد از بیداری و یا عصر انجام دهید.

١٦- توجه بیش از حد به امور سیاسی، ورزشی و اقتصادی برای سلامت روان مضر بوده و در دراز مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات روانی می‌گردد.

١٧- معجزه جواهر آلات برای خانم‌ها را فراموش نکنید. حتی اگر صرفا به دیدن آنها باشد.

١٨- هیچ‌گاه به پهلو نخوابید. سعی کنید در جهت عمود بر محور مغناطیسی زمین بخوابید.

 

نويسنده: مجید | تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:رازهای سلامتی از زبان دانشمندان ژاپنی, | موضوع: <-CategoryName-> |

داروخانه پروردگار

 

 

هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمك و عنبیه و خط نوری كه به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد كه مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملكرد چشم میشود.

 

 

وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میكنید چهار تا خونه میبینید كه قرمزه و دقیقا مثل قلب هستش كه اون هم قرمزه و چهار تا بخش مجزا داره. تحقیقات نشون داده كه گوجه فرنگی خون رو تصفیه میكنه.

 

 حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده كه انگور برای حیات قلب بسیار مفیده.

 مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم كره راست و نیم كره چپ. قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های اون هم شبیه نئو كورتكس میباشد. در حال حاضر میدانیم كه گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش میدهد.

 

 تا حالا به لوبیا قرمز دقت كردین؟ درسته... شبیه كلیه انسان هستش. تحقیقات نشون داده كه لوبیا قرمز در بهبود عملكرد كلیه نقش بسزایی داره

ساقه كرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحكام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشكیل شده از ۲۳٪ سدیم و كرقس هم ۲۳٪ سدیم داره. چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره كرفس میتونه این كمبود رو جبران كنه.

 

 آوكادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویكس و رحم در خانمها بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد كه اگر خانمها در هفته یك عدد آوكادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و از بروز سرطان رحم جلوگیری میكند. جالبه كه بدونید ۹ ماه از شكوفه كردن آوكادو تا رسیدن میوه آن طول میكشه

انجیر پر از دونه هستش كه باعث افزایش تعداد و حركت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود

سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش كه باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی میشود.

زیتون به سلامت و عملكرد تخمدان كمك میكند

كریپ فروت و پرتقال و انواع مركبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است.

پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است كه پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشك و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد

نويسنده: مجید | تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:داروخانه پروردگار, | موضوع: <-CategoryName-> |

چگونه می‌توان شاد و رضایتمند زندگی کرد؟

 

 
 

آیا کسی هست که دلش نخواهد خوشحال و شاد باشد؟ همه می‌خواهند، اما معنی آن این نیست که همه خوشحالند.

یکی از دلایلی که ما نمی‌توانیم شاد باشیم این است که نمی‌توانیم به جای زندگی کردن به این امید که روزی در آینده، ما نیز خوشحال خواهیم شد، از خوشحالی‌ها‌ی هر چند کوچک زمان حال لذت ببریم. هر اندازه هم که سالم، زیبا، موفق و ثروتمند باشیم، هنوز در تلاش داشتن بیشتر هستیم و شادی و خوشحالی را به آینده و روزهای دیگر منتقل می‌کنیم. این طبیعت بشر است.

آنچنان روزهای شاد را به آینده موکول می‌کنیم که گویی عمر ما پایان ندارد. اما همه اشتباه می‌کنیم و زمانی این را درمی‌یابیم که دیگر دیر شده است. پس بیایید همین الان، با هر چه که داریم لحظات شاد و خوشحالی را تجربه کنیم. اما چگونه؟ بسیار ساده! 3روش ساده برای این کار وجود دارد.

 


 

 

1-    بخندید!

اگر به حالات کودکان توجه کنید می‌بینید که در اوج گریه، با گرفتن یک اسباب بازی ساده یا خوراکی مطلوب سریعا می‌خندند. چرا ما این کار را نکنیم؟

فیزیولوژی یا طبیعت لبخند و خنده ‏ این چنین است که بدون توجه به عمق افسردگی و تنشی که دارید اگر خود را وادار کنید که لبخند بزنید، پس از 15 تا 30 ثانیه احساس می‌کنید کمی بهتر شده‌اید. ‏

اگر عادت ندارید که بخندید، کمی تمرین لازم دارید. اما هر چه بیشتر خود را وادار به لبخند کنید‌، سریع‌تر، آسان‌تر و طبیعی‌تر لبخند خواهیدزد.

با آرامش و به‌تدریج شروع کنید به تمرین کردن. هر روز 2 تا3 ثانیه لبخند بزنید. اگر احساس می‌کنید با این کار، بدترین لحظات زندگی‌تان را می‌گذرانید، تحمل کنید و چند دقیقه در خلوت تنهایی خود، به زور هم که شده لبخند بزنید.

 

2-    سپاسگزار باشید

اکنون که می‌توانید لبخند بزنید یکی دیگر از راه‌های شاد بودن را بیاموزید. در زندگی همه ما مواهب و مواردی وجود دارد که به خاطر داشتن آن سپاسگزار باشیم اما ما همیشه فراموش می‌کنیم یا وقت نداریم که شکر‌گزار باشیم. هنگامی که اتفاق خوشایندی در زندگی ما رخ می‌دهد، فکر می‌کنیم که امر خارق‌العاده‌ای رخ نداده و می‌بایست این طور بشود و به کار روزمره‌مان ادامه می‌دهیم و هر روز همین کار را تکرار می‌کنیم بدون اینکه متوجه لحظات خوشبختی و خوش‌شانسی‌مان باشیم. در زندگی روز‌مره‌مان چیز‌های زیادی برای سپاسگزار‌بودن وجود دارد. بیایید عادت کنیم تا سپاسگزار مواهبی که داریم، باشیم.

 

یکی از ساده‌ترین راه‌های سپاسگزاری، توجه به خانواده است. در زندگی افرادی هستند که به آنان علاقه داریم، عاشقشان هستیم و به آنها احترام می‌گذاریم و آنان نیز متقابلا ما را دوست دارند اما هنگامی که می‌خواهیم از کسی یا چیزی قدردانی کنیم، کمترین توجهی به آنان نداریم. آنچنان به بودن آنان عادت کرده‌ایم که جادوی بودنشان را احساس نمی‌کنیم. فکر می‌کنیم همیشه در کنارمان خواهند بود و ما هر زمان که بخواهیم از مهر و علاقه و توجه آنان برخوردار خواهیم شد و هر زمان که بخواهیم می‌توانیم از آنان تشکر کنیم. این طور فکر نکنید.

یک زن خانه‌دار می‌گوید: من هنوز در حسرت این هستم که یک بار بتوانم از مادرم به پاس همه فداکاری‌هایش تشکر کنم؛ کاری که می‌خواستم با فرستادنش به سفری زیارتی انجام دهم‌ اما دست اجل این فرصت را از من گرفت و او متوجه نشد کارکردن بی‌اندازه من در روز‌های آخر زندگیش چه دلیلی داشت.

چند وقت است که از مادر‌، پدر‌، یا همسرتان به خاطر بودنشان و دوست داشتن‌تان تشکر نکرده‌اید؟ همین امروز این کار را بکنید. ابتدا ممکن است این کار شما، آنها را به خنده بیندازد یا باورتان نکنند. کمی طول می‌کشد که منظور شما را از این کار‌ها درک کنند یا باور کنند که شما با آنان مزاح نمی‌کنید و کاملا جدی هستید. اما هنگامی که باورتان کردند از احساس سرخوشی‌ای که به آنان و متقابلا به‌خودتان دست می‌دهد، متعجب خواهید شد.

 

3-    بخشیدن را بیاموزید!

هنگامی که از دست کسی خشمگین می‌شوید یا اینکه رفتار و کردار کسی شما را آزار می‌دهد، او را ببخشید.
هر چه زودتر بهتر، زیرا با خشم و نفرت، احساسی منفی به انسان دست می‌دهد که گاهی اوقات طوری انسان را تحت کنترل خود می‌گیرد که روی رفتار فرد و نحوه تصمیم‌گیری او اثر می‌گذارد. بخشش مهم است، چرا؟ چون در واقع با بخشیدن کسی، به او لطف نمی‌کنید بلکه خود را از زندان خشم و نفرت می‌رهانید. اغلب اوقات فردی که از دست او به خشم آمده‌اید نمی‌داند که هنوز از او عصبانی هستید و زندگی عادی خود را می‌کند و به‌سوی پیشرفت‌های بیشتر و زندگی بهتر در حرکت است، اما این شما هستید که در رنج و عذاب به‌سر می‌برید و زندگی سخت و دشواری را برای خود، فقط برای خود فراهم می‌کنید.


شما اگر یکی از مهربان‌ترین افراد روزگار هم باشید هنوز کسانی پیدا می‌شوند که به بخشش شما نیازمندند. پس بخشیدن را بیاموزید و از این احساس لذت ببرید.

اکنون 3راه ساده برای خوش‌بودن و شادزیستن پیش‌رو دارید. پس هیچ‌یک را فراموش نکنید. فقط چند لحظه برای شروع وقت بگذارید. گام‌های اولیه را بردارید. خیلی سریع تغییرات را می‌بینید. شادی و خوشحالی شما در دستان شماست و این جمله را به‌عنوان یک نصیحت بپذیرید: اطمینان حاصل کنید که تصویر و نقش برجسته‌ای از لحظات و روز‌های شاد در آلبوم خاطرات‌تان به یادگار مانده است. اما چرا کسی احساس نارضایتی و ناشادی می‌کند؟ ذهنیت افرادی که به زندگی لبخند نمی‌زنند را باورهای زیر می‌سازد:

* من در زمان و مکان نامناسب به دنیا آمدم!

* پول کافی برای لذت بردن از زندگی و شاد زیستن ندارم!

* دانش کافی برای به‌دست آوردن پول کافی ندارم!

* آن طور که دلم می‌خواهد زیبا نیستم!

* قربانی این شرایط نامناسب هستم!

* نمی‌توانم زندگی‌ام را تغییر دهم!

اکنون به این سؤال پاسخ دهید: به‌طور قطع کدام منطقه به‌عنوان بهترین و مناسب‌ترین مکان برای به دنیا آمدن اعلام شده است؟ کدام زمان بهترین زمان به دنیا آمدن است؟ کدام معیار، معیار قطعی زیبایی ظاهری است؟ آیا این سؤال‌ها احمقانه به‌نظر نمی‌رسد؟ این را مطمئن باشید که هیچ مکان و زمان مناسبی برای به دنیا‌آمدن و معیار نهایی برای زیبایی اعلام نشده است و شما می‌توانید، همیشه، هر زمان و در هر مکان و با هر چه که دارید، خوشحال و شاد باشید، مشروط به اینکه بخواهید. شادبودن می‌تواند و باید خواست خود شما باشد.

سعادت و خرسندی، شادی و شادمانی یک معجزه است؛ احساسی است که همه ما بدان نیاز داریم، اما متأسفانه کمترین توجه را به آن می‌کنیم و بیشتر به چیز‌های بی‌اهمیت زندگی می‌پردازیم.


ما می‌توانیم این احساس را برگزینیم و دیگران ما را باور نکنند. ما می‌توانیم با انتخاب شاد زیستن، دیگران را هم خرسند کنیم.

اکنون زمان آن است که ما تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنیم. به یاد داشته باشید که شما آفریده شده‌اید که خوشحال و سعادتمند باشید و هر زمانی که تصمیم بگیرید این احساس طبیعی و ضروری را در خود پرورش دهید دنیای اطرافتان هم به‌نحوی به شما کمک خواهد کرد؛ پس شجاعت به خرج دهید و آغاز کنید تا دریابید که چگونه، هر روز از روز پیش کمی شادتر و خرسند‌تر خواهید شد و همیشه این سؤال را از خود بکنید: آیا آنچه امروز انجام می‌دهم، مرا به سعادتمندی و خرسندی رهنمون می‌سازد؟

نويسنده: مجید | تاريخ: سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:چگونه می‌توان شاد و رضایتمند زندگی کرد؟ , | موضوع: <-CategoryName-> |

ده راهکار اصولی برای متحول کردن زندگی
ده روش برای متحول شدن در زندگی
 
 
 

رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست. اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید. شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید. باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود. به محض متوقف شدن تغییر و تحول، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد.

ما قصد داریم تا در این مقاله مهم ترین تکنیک های موجود در زمینه ایجاد تغییر و تحول در زندگی را به شما معرفی کنیم.

۱- ریتم زندگی خود را آرام کنید

شما نیاز به زمان دارید تا بتوانید فکر کنید و افکار خود را در زندگی فردی بازتاب دهید. اگر تمام مدت سرتان شلوغ باشد، وقت کافی برای فکر کردن به اهداف خود ندارید چه برسد به اینکه بخواهید دست به عمل بزنید و زندگیتان را تغییر دهید. پس ریتم زندگی خود را آرام و ملایم نمایید و برای تغییر در زندگی خود فضا ایجاد کنید.

“سعی کنید آهسته به جلو پیش بروید تا در عین حال بتوانید بیش از پیش از زندگی لذت ببرید. مشغولیت های بی مورد نه تنها لذت تماشای مناظر بی نظیر زندگی را از شما می گیرند بلکه باعث می شوند که شما هیچ حسی نسبت به اینکه کجا هستید، به کجا می روید، و چه کاری انجام می دهید نیز نداشته باشید.”
ادی کانتور
 

۲- خواستار تغییرباشید

“تمایل داشتن” ضروری است. این زندگی شماست، هیچ کس نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند مگر خود شما. اگر خودتان خواستار تغییر نباشید، آنگاه هیچ چیز در این دنیا نمی تواند شما را مجبور به تغییر کند.

به این منظور در ابتدا باید به خود بگویید که با ایجاد تغییر، زندگی من از شرایط فعلی بهتر خواهد شد. اصلاً مهم نیست که زندگی شما تا چه اندازه خوب است به هر حال باز هم جای پیشرفت و ترقی وجود دارد. از سوی دیگر اگر تصور می کنید که زندگیتان اصلاً خوب نیست، باز هم ناامید نشوید، همیشه جای امیدواری برای بهبود اوضاع جود دارد. به خودتان بقبولانید که همیشه توانایی ایجاد تغییرات مناسب در زندگی را دارید.

۳- مسئولیت پذیر باشید

قبول مسئولیت های زندگی یک “باید” است. دیگران را به خاطر اتفاقات بدی که در زندگیتان رخ می دهد سرزنش نکنید. انگشت سرزنش خود را به سوی خانواده، دوستان، کارفرما و یا وضعیت بد اقتصادی جامعه نشانه نگیرید. خوبی و بدی موجود در زندگی مستقیماً به عملکرد فردی شما بستگی دارد. زمانیکه مسئولیت این موارد را پذیرفتید، آنگاه می توانید انتظار ایجاد تغییرات شگرفی را در زندگی خود داشته باشید.

“باید تصمیم بگیریم که خودمان و نه اوضاع و احوال پیرامونمان را تغییر دهیم. با این روش می توانیم خیلی موثرتر عمل کنیم.”
استفان کوی

۴- ارزش های اصلیتان را مرور کنید

در اعماق قلب هر فرد اصولی وجود دارد که وی به شدت به آنها معتقد است. از خود سوال کنید ارزشمندترین چیزی که در زندگیتان وجود دارد چیست؟ احساس می کنید برای داشتن یک زندگی موفق باید چه اصولی را رعایت کنید؟ اینها ارزش هایی هستند که خودتان باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشید. آنها را پیدا کنید و به خودتان یادآوری نمایید.

۵- دلایل مهم زندگیتان را پیدا کنید

ایجاد تغییر کار ساده ای نیست چراکه شما باید بر سکون حاکم بر زندگی خود غلبه کنید. درست مثل یک شاتل فضایی که برای غلبه بر جاذبه ی زمین نیاز به یک موشک پرقدرت دارد. شما هم برای غلبه بر سکون موجود در زندگی نیاز به یک منبع پرقدرت انرژی دارید. دلیل شما برای تغییر درست همان منبع انرژی است. برای پیدا کردن این دلایل ببینید چه چیزهایی برایتان مهم هستند.

۶- افکار نیرو بخش را جایگزین افکار محدود کننده کنید

افکار محدود کننده جزء بزرگترین موانعی هستند که شما را از پیشرفت در زندگی محروم می کنند. ابتدا باید آنها را پیدا کنید تا بعداً بتوانید بر آنها غلبه کنید. به منظور تشخیص این قبیل افکار در ذهن خود به دنبال افکاری باشید که شامل عبارات زیر هستند:

“من نمی توانم….”

“قادر نیستم که ….”

“من هیچ وقت نتوانستم ….”

“هیچ راهی وجود ندارد که ….”

هر زمان که در ذهن خود به یکی از این افکار برخورد کردید، آن را یادداشت نمایید و یک تفکر نیروبخش را جایگزین آن نمایید. در مقابل هر جمله منفی یک جمله ی مثبت بنویسید.

۷- عادات خوب را جایگزین عادات بد کنید

شما می بایست علاوه بر افکار محدود کننده، عادات بد خود را نیز پیدا کنید. آیا عاداتی هستند که همیشه شما را از اقدام کردن باز می دارند؟ آیا رفتارهایی هستند که باید از آنها دست بشکنید؟ بهتر است که لیستی از آنها تهیه نمایید.

سپس به جای اینکه سعی کنید آنها را ترک کنید، یکسری عادات مثبت برای جایگزین نمودن آنها در نظر بگیرید. فرض کنید یکی از عادات بد شما تماشای بیش از اندازه تلویزیون است. به جای اینکه مدت زمان تماشای تلویزیون را کم کنید، به انجام کاری فکر کنید که جایگزین تلویزیون شود. به عنوان مثال می توانید مطالعه کردن را انتخاب کنید.

۸- برای خود الگو و مربی انتخاب کنید

پیدا کردن یک الگو در زندگی کمک بزرگی در راه تعالی آرمان ها محسوب می شود. او می تواند شما را راهنمایی کرده و مشکلات و موانع موجود بر سر راهتان را یادآوری نماید. با این کار می توانید در وقت و ان‍رژی خود صرفه جویی کنید.

البته پیدا کردن یک مربی خوب ساده نیست و در ابتدا شما باید به او ثابت کنید که فرد مستعد و قابلی هستید. سعی کنید در نظر او فرد مفیدی جلوه کنید. در کارها کمکش کنید تا ثابت کنید که شاگرد زرنگی هستید و این ارزش را دارید که بر روی شما سرمایه گذاری کند.

۹- انتظارات منطقی داشته باشید

باید از ابتدای راه انتظارات منطقی را در ذهن خود بپرورانید. کار شما در مراحل ابتدایی به مراتب ساده تر است و هر چه جلوتر می روید موانع و مشکلات هم بیشتر می شوند. تغییر و تحول نیازمند زمان است به ویژه اگر بخواهید تغییرات دائمی در زندگی خود ایجاد کنید. انتظارات منطقی، شما را در شرایط سخت همچنان پابرجا نگه می دارند.

۱۰- پیوسته در حرکت باشید

مسئله اصلی آغاز نمودن کار است. زمانیکه شروع کردید، آنوقت می توانید با سرعت دلخواه به جلو پیش بروید. درست مثل هل داد ماشین، در ابتدا باید نیروی زیادی به آن وارد کنید تا راه بیفتد، اما وقتی راه افتاد نیاز به انرژی کمتری دارد.

همیشه در حال بهبود زندگی خود باشید. سعی کنید هر روزتان بهتر از دیروز باشد. همانطور که قبلاً هم گفتیم تا تغییر و تحول نباشد، خبری از رشد و پیشرفت هم نخواهد بود.


 
نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:ده راهکار اصولی برای متحول کردن زندگی, | موضوع: <-CategoryName-> |

آثار و بركات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت
آثار و بركات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت
 
 
 
188 - ختم صلوات براى شفاى مریض
براى شفاى مریض هایى كه پزشكان جواب كرده اند و امیدى به شفا نیست به رسول خدا صلوات الله علیه زیاد صلوات فرستادن دستور داده شده ، و بهتر است به این صورت باشد:
اللهم صل على محمد و آل محمد كما باركت على ابراهیم .
189 - برآورده شدن صد حاجت 
امام صادق - علیه السلام - مى فرمایند:
هر كه صد مرتبه بگوید: یا رب صل على محمد و آل محمد حق تعالى صد حاجت او را روا گرداند.
امام باقر - علیه السلام - مى فرمایند: هر كه عصر روز جمعه بخواند:
اللهم صل على محمد و آل محمد الاءوصیاء المرضیین باءفضل صلواتك و بارك علیهم باءفضل بركاتك علیه و علیهم السلام و على ارواحهم و اجسادهم و رحمة الله و بركاته حق تعالى صد هزار حاجت او را روا سازد.
190 - او را دریابم 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - مى فرماید:
هر كه در هر صبح ده مرتبه و در هر شام ده مرتبه بر من صلوات فرستد، من او را دریابم در وقتى كه محتاج به آن باشد.
191 - صلوات و توسل به حضرت زینب (س ) 
صلوات و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها - یكى از پر بركت ترین و پر فیض ترین توسلات است . طریقه توسل به آن مخدره به این صورت است كه 69 روز هر روز 69 مرتبه صلوات هدیه به حضورشان گردد، بهتر است 69 تومان هم انفاق كنند.
از جمله ختومات بسیار مجرب این كه 69 مرتبه صلوات به حضور آن مجلله (زینب كبرى ) سلام الله علیها هدیه نموده و 69 تومان انفاق در راه خدا نمایید.
192 - نحوه برآورده شدن حاجت از زبان شیخ بهایى 
شیخ بهایى مى فرماید: هر كه را مهمى پیش آید در بیابان خلوت چهار خط بكشد و یك خط در میان آنها ترسیم كند و او را قبر پیامبر - صلى الله علیه و آله - فرض كند و نظر به خط مفروض نموده با اشاره به آن دوازده هزار بار بگوید: صلى الله علیك یا رسول الله حاجتش روا شود.
193 - دو ركعت نماز حاجت 
در ثلث آخر شب جمعه دو ركعت نماز حاجت بخوانید بعد از سلام نماز صلوات بفرستید، سپس بگویید: بسم الله الرحمن الرحیم و صد بار صلوات بفرستید، سه شب جمعه تكرار كنید. حاجت روا مى شوید. (90)
194 - برآورده شدن حاجت كنار قبر حضرترسول (ص )
هر كس نزدیك قبر رسول خدا - صلى الله علیه و آله - ایستاده و آیه ان الله و الملائكته را تا آخر بخواند و هفتاد مرتبه بگوید: صلى الله علیك یا رسول الله حاجتى كه دارد، بخواهد رد نمى شود.
195 - صلوات و سه عنایت خداوندى 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - مى فرماید:
هر كس بعد از نماز ظهر صد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند با او سه كار كند: اول این كه مدیون نشود و اگر مدیون شود خداوند ادا كند، دوم این كه ایمان او را از زوال حفظ كند كه این بزرگ ترین بخشش است ، سوم این كه روز قیامت از نعمتى كه به او داده نپرسد.
196 - توسل به حضرت رسول در هنگام غم و اندوه 
به هنگام بروز حوادثى كه غم و اندوه مى آورند، توسل به رسول اكرم - صلى الله علیه و آله - بهترین ملجا و پناه مى باشد، جهت توسل به آن حضرت تا یك اربعین ، اللهم صل على النبى الرحمة و شفیع الامة و كاشف الغمه محمد و آله اجمعین را روزانه 92 یا 132 مرتبه متذكر شوند بسیار مجرب است .
197 - دعاى دائم الفضل در شب عید فطر 
در هر شب جمعه یا شب عید فطر ده مرتبه بخواند:
یا دائم الفضل على البریة تا فى هذه العشیة كه در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمى موجود است .
198 - هدیه به امام عصر (ع ) 
صبح جمعه رو به قبله سه مرتبه سوره توحید هدیه به امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف كند، سپس بدون تكلم با كسى چهارده هزار مرتبه صلوات بفرستد.
199 - چهل روز مداومت به صلوات 
چهل روز با توجه به مراعات شرعى 557 مرتبه صلوات بفرستید.
200 - توسل به حضرت رسول با صلوات 
متوسل به رسول الله شوید نود و دو روز با وضو و توجه ، رو به قبله نشسته ، روزانه هزار مرتبه صلوات بفرستید و حاجت بخواهید.
201 - یك اربعین صلوات فرستادن 
یك اربعین به عدد نام یكى از معصومین صلوات بفرستید و ثواب آن را هدیه به پیشگاه یكى از آن بزرگواران كنید، مهمات شما برآورده مى شود.
202 - صلوات در راه ولایت على (ع ) و اهل بیت
روزى 2750 مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده ثوابش را هدیه به ارواح كسانى نمایید كه در راه ولایت على - علیه السلام - و احقاق حقوق اهل بیت عصمت و طهارت - علیه السلام - از صدر اسلام به درجه شهادت رسیده اند.
203 - صلوات به روح شهداى كربلا 
این كه 72 هزار صلوات در 72 روز هدیه به ارواح مطهر شهداى كربلا نمایید.
204 - صلوات براى رهایى از بند 
براى عده اى از اهل سیر و سلوك به تجربه رسیده است به عدد بسم الله الرحمن الرحیم ، این كه 786 مرتبه صلوات براى وسعت رزق و خلاصى از بند مجرب است .
205 - صلوات هدیه به ارواح مؤ منین 
از شیخ حسن على نخودكى است كه شب هاى جمعه یك سوره یس با 110 مرتبه صلوات هدیه به ارواح مؤ منین وادى السلام نجف اشرف نمایند كه از جهات معنوى و مادى به نتیجه رسیده است .
206 - توسل به حمزه سیدالشهداء 
یك اربعین روزى 60 مرتبه صلوات هدیه به آن حضرت نمایید.
207 - براى گشایش امور 
یكى از ختومات بسیار مجرب براى گشایش مادى ، صبح ها بعد از نماز صبح 70 مرتبه لا فتى الا على لا سیف الا ذوالفقار و شب ها بعد از نماز مغرب 110 مرتبه صلوات بفرستید.
208 - توسل به ام البنین 
توسل به حضرت فاطمه ام البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس - علیه السلام -: چهل روز، هر روز 135 مرتبه صلوات هدیه به آن مخدره نموده ، مجرب است .
209 - توسل به ثامن الحج (ع ) 
توسل به امام رضا علیه السلام : یك اربعین با طهارت و توجه كامل رو به حضرت رضا - علیه السلام - نشسته با مراعات نمودن آداب و سنن ذكر، 110 مرتبه بگویید: اللهم صل على على بن موسى الرضا المرتضى .
210 - هدیه به موسى بن جعفر 
دو ركعت نماز حاجت بخواندى و 116 مرتبه صلوات هدیه به موسى بن جعفر - علیه السلام - نموده پس از اتمام ، طرف راست صورت را به زمین گذاشته بگویید:
اللهم قد علمت حوائجى فصل على محمد و آل محمد و اقضها سپس جانب چپ صورت را به زمین گذارید و بگویید:
اللهم قد احصیت ذنوبى فبحق محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد واغفرها و تصدق على بما انت اهله
سپس پیشانى را بگذارید، صد مرتبه بگویید شكرا شكرا و حاجت بخواهید.
211 - توسلبه مسلم بن عقیل با صلوات
توسل به حضرت مسلم بن عقیل ، یك اربعین هر روز 170 مرتبه صلوات هدیه به آن بزرگوار شود.
212 - توسل به ابوطالب و فاطمه بنت اسد 
توسط به حضرت ابوطالب و فاطمه - سلام الله علیها - بنت اسد و خدیجه كبرى - سلام الله علیها - بسیار مجرب است .
طریقه توسل این كه تا 11 روز روزى 51 مرتبه صلوات هدیه به حضرت ابوطالب - علیه السلام - نمایید و 135 مرتبه صلوات هدیه به فاطمه بنت اسد - سلام الله علیها - و 622 مرتبه صلوات هدیه به خدیجه كبرى - سلام الله علیها - و حاجت بخواهید.
در پایان تذكر نكته اى را لازم مى دانیم :
اعداد اسماء مباركه ائمه اطهار - علیهم السلام - كه در ختومات مورد استفاده قرار مى گیرد عبارت است از:
اسم مبارك رسول الله 92؛ على علیه السلام ، 110؛ فاطمه - سلام الله علیها - 135؛ امام حسن - علیه السلام - 118؛ امام حسین - علیه السلام - 128؛ امام سجاد - علیه السلام - 110؛ امام محمد باقر - علیه السلام - 92؛ امام صادق - علیه السلام - 353؛ موسى بن جعفر - علیه السلام - 116؛ امام رضا - علیه السلام - 110؛ جوادالائمه - علیه السلام - 92؛ امام هادى - علیه السلام - 110؛ امام عسكرى - علیه السلام - 118؛ ولى عصر (عج ) 59 مى باشد.
فصل دوم : آثار و بركات صلوات در عالم برزخ
تاءثیر صلوات در برزخ
213 - قبر و محل برآورده شدن حاجت 
تاجرى در بلخ دو پسر داشت . از جمله میراث او، سه تار مو، از موى مبارك حضرت رسول - صلى الله علیه و آله و سلم - بود. وقتى آن دو برادر خواستند كه میراث را تقسیم نمایند، هر یك ، یك موى را برداشتند.
برادر بزرگ گفت : آن موى دیگر را نصف مى كنیم ، و هر یك نصفى از آن را برمى داریم .
برادر كوچك گفت : قطع كردن موى مبارك حضرت ، از ادب دور است .
برادر بزرگ گفت : چون به قطع آن راضى نمى شوى ، آن را تو بردار و به ازاى آن ، مقدارى از مال به من بده .
برادر كوچك گفت : من هر دو تار موى مبارك را برمى دارم ، و تمام میراث را به تو مى دهم ، كه من را مویى از آن حضرت به جهانى مى ارزد.
برادر بزرگ راضى شد، موها را به برادر داد، و تمام ارثیه را برداشت .
آن صاحب دولت ، موها را در حقه پاكیزه قرار داده ، در گریبان جان نهاده ، و پیوسته آنها را بیرون مى آورد و مى بوسید، و بر رسول خدا - صلى الله علیه و آله - صلوات مى فرستاد.
مدتى نگذشت كه غبار ادبار بر صفحه روزگار برادر بزرگ نشست ، و اموالش ‍ تلف گشت . برادر كوچك ، را گل مراد از شاخسار اقبال شكفت ، و بر اقران و امثال برترى به هم رسانید. چون وفات نمود. یكى از اولیاى بلخ ، رسول خدا - صلى الله علیه و آله - را در خواب دید، و به او فرمود: به مردمان بگو كه هر كه را حاجتى باشد، به سر قبر فلان رفته ، دعا كند تا حاجتش برآورده شود. آن شخص عرض كرد: یا رسول الله ! سبب این كرامت چیست ؟
فرمود: در تعظیم موى من مبالغه نمود. و بسیار بر من صلوات مى فرستاد. لهذا در زمان حیات ، به خوشى گذرانید. و بعد از وفات ، قبر او محل استجابت دعا گردید.
214 - رفع عذاب قبر 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:
هر كس در شب جمعه ، دو ركعت نماز به جاى آورد و در هر ركعت پنجاه مرتبه سوره اخلاص بخواند و بعد از نماز بخواند: اللهم صل على النبى العربى و آله . حق تعالى ، گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و چنان باشد كه گویا دوازده هزار مرتبه قرآن را ختم كرده است و حق تعالى ، او را از گرسنگى . تشنگى روز قیامت نگاه دارد و تمام حزن او را برطرف سازد و او را از ابلیس و لشكریانش نگاهدارى كند و هیچ گناهى بر او ننویسد و سكرات مرگ را بر او آسان گرداند.
و اگر در آن روز یا در آن شب بمیرد، شهید مرده باشد خدا عذاب قبر را از او بردارد و هر چه از خدا سؤ ال كند، به او عطا فرماید و نماز و روزه او را قبول فرماید و دعاى او را مستجاب سازد و ملك موت ، روح او را قبض نكند، تا آن كه رضوان ، ریحان بهشت را به نزد او آورد.
215 - برترین اعمال در برزخ 
ابو علقمه مى گوید:
پیامبر - صلى الله علیه و آله - بعد از نماز صبح رو به طرف ما كرد و فرمود: اصحاب من ! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر (طیار) را در خواب دیدم به آن دو نزدیك شدم و گفتم : پدر و مادرم فدایتان ، كدام عمل را برتر یافتید؟
پاسخ دادند: پدر و مادر ما فدایت ، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب كردن و محبت على بن ابى طالب - علیه السلام - را برترین اعمال یافتیم .
216 - كرامت رسول الله در قبر 
شبلى ، با جمعى از مریدان ، به عزم حج روانه بادیه گردیدند. در اثناى راه ، یكى از مریدان را اجل موعود رسید. شبلى ، متحیر، در آن قالب بى جان مى نگریست و با خود، فكر تجهیز و دفن او مى كرد. ناگاه دید كه تمام جسمش ، در یك چشم به هم زدن ، سیاه و تیره گشت و هنوز یك ساعت نگذشته بود كه آن سیاهى به سفیدى مبدل شد.
شبلى از آن حال تعجب نموده ، آن مرید را در خواب دید، كه حله اى از حله هاى بهشت پوشیده ، و تاجى مزین به جواهر بر سر نهاده ، و خاتمى نورانى در انگشت كرده ، كه بر نگین آن نوشته است : هذا جزاء من صلى على محمد و آله - صلى الله علیه و آله
شبلى از او پرسید: سر آن سیاهى و سفیدى چه بود؟
جواب داد: سیاهى ، تیرگى معصیت بود. هنوز مرغ جانم ، كامل از قفس تن بیرون نرفته بود كه بدن من به خاطر گناه سیاه گردید. ناگاه صدر و بدر عالم و سید بنى آدم ، محمد - صلى الله علیه و آله - را دیدم كه آمد، و قدحى از آب در دست داشت ، و آن را بر من ریخت و به دست مبارك ، سیاهى معاصى را از من نشست ، و خلعت كرامت و خاتم سعادت به من بخشید.
من عرض كردم : یا رسول الله ! به خاطر كدام عمل مستحق این كرامت شدم ؟
فرمود: چون تو در دنیا عادت داشتى كه پیوسته بر من صلوات مى فرستادى ، من به آن سبب ، نظر عنایت از او دریغ نداشتم .
شبلى از خواب بیدار شد. گفت : بر من روشن گردید كه ظلمت گناه ، با لعمه درود بر حبیب خداوند - صلى الله علیه و آله - از بین مى رود.
217 - رفع عذاب از همه اهل قبرستان 
زنى دخترى داشت . آن دختر وفات نمود، مادرش او را در خواب دید كه به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است . با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و ناله و زارى آغاز نمود، چند روز بر حال فرزند خود اشك مى بارید و مى نالید، تا آن كه بار دیگر، آن دختر را در خواب دید، خوشدل و شادمان و در روضه فردوس خرامان .
به او گفت : اى دختر! آن چه حال بود كه دیدم و این چه صورت است كه مشاهده مى كنم ؟
جواب داد: اى مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم ، چنان كه دیدى . در این روزها، عزیزى از كنار مقبره ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آن را به اهل گورستان بخشید حق تعالى به بركت صلوات ، عذاب از اهل آن قبرستان برداشت .
218 - چیره شدن ثواب صلوات بر گناهان 
كاتبى را بعد از وفات ، در خواب دیدند و حال او را جویا گشتند، جواب داد: گناهان مرا، با صلواتى كه بر نام پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم نوشته بودم ، سنجیدند، ثواب صلوات ، زیاده آمد و من را بخشیدند.
219 - فریادرسى صلوات در قبر 
شبلى نقل نموده است كه : من همسایه اى داشتم وفات نموده ، بعد از آن ، او را خواب دیدم ، از او پرسیدم : حق تعالى با توجه كرد؟
گفت : اى شیخ ! هول هاى بزرگ دیدم ، و رنج هاى عظیم كشیدم . از آن جمله به وقت سؤ ال منكر و نكیر، زبان من از كار باز ماند. با خود مى گفتم : واویلاه ، این عقوبت از كجا به من رسید؟ آخر من مسلمان بودم و بر دین اسلام مردم .
آن دو فرشته ، به عنف و غلظت ، از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصى نیكو موى و خوش بوى آمد، میان من و ایشان حایل شد، و مرا تلقین كرد تا جواب ایشان را بر وجه صواب دادم ، از آن شخص پرسیدم : تو كیستى - خدا تو را رحمت كند - كه من را از این غصه خلاصى دادى ؟
گفت : من شخصى ام كه مخلوق شده ام از صلواتى كه تو بر پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرستادى ، و ماءمورم به آن كه در هر وقت و هر جا كه درمانى ، به فریاد تو رسم .
220 - نورانى شدن چهره در عالم برزخ 
ثورى مى گوید: یك سال در مراسم حج ، مردى را دیدم كه هنگام طواف تنها ذكر صلوات در را مى گوید. در وقوف عرفات هم فقط به این ذكر اكتفا مى كند، در مدینه نیز تنها ذكرش صلوات بود.
من به او گفتم : تو هم در مكه و هم در مدینه تنها ذكر صلوات بر محمد و آل طاهرینش بود، در عرفات كه جایگاه و روز ناله و زارى و طلب حاجت است هم ، تو همه چیز را گذاشتى و فقط صلوات فرستادى ، علت چیست ؟
او گفت : سال گذشته من به همراه پدرم به مكه آمدم ، در یكى از منازل ، پدرم بیمار شد و ما نتوانستیم به راه خود ادامه دهیم ، در همان جا خانه اى كرایه كرده و چراغى را روشن نمودم . سر پدرم در دامنم بود كه جان سپرد.
دیدم كه اندك اندك چهره اش سیاه گشت . ترسیدم ، سرش را بر زمین گذاشتم و كنارش نشستم و از رسوایى فردا در مقابل مردم گریه مى كردم . در همین حال خوابم برد.
مردى زیبا، خوش بو و خوش پوش با عمامه سفیدى وارد شد. روپوش ‍ پدرم را برداشت ، دستى بر صورتش كشید كه بر اثر آن رنگ چهره پدرم سپید و نورانى گشت . من حیرت زده از او پرسیدم : تو كه هستى كه خدا از بركت وجود تو غم مرا برطرف ساخت ؟
فرمود: من صاحب قرآن ، محمد بن عبدالله پیامبر آخر زمانم . بدان و آگاه باش كه پدرت نافرمانى خدا را مى كرد و پیرو هواى نفس بود؛ اما چون پیوسته بر من صلوات مى فرستاد، در این ساعت كه تیرگى و تاریكى گناه او را در بر گرفت من به دادش رسیدم .
او این را گفت و از نظر من غایب گشت .
من از خواب برخاستم و دیدم كه چهره پدرم مانند ماه شب چهارده مى درخشد. از آن روز به بعد بود كه فایده صلوات را فهمیدم ، تسبیح و دعا را رها كرده و در هر حال و پیوسته صلوات مى فرستم . (91)
221 - كرامت صلوات در برزخ 
فضل كندى را بعد از وفات ، در خواب دیدند: و از او پرسیدند: حق تعالى با تو چه كرد؟
گفت : من را بخشید و گرامى داشت ، به عملى كه از این دو انگشت من - یعنى سبابه و ابهام - صادر شده بود.
گفتند: از آنها چه عمل آمد كه سبب كرامت تو گردید؟
گفت : بسیار نوشتن صلى الله علیه و آله و سلم .
222 - نورى در قبر 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:
الصلاة على نور فى القبر؛
صلوات بر من ، نورى در قبر است .
223 - ایمنى از تلخى جان كندن 
فرد صالحى به عیادت بیمارى رفت ، او آخرین لحظات زندگانى اش را مى گذرانید، به او گفت : دوست من ! آیا جان كندن تلخ است ؟
بیمار گفت : من جز شیرینى و خوبى نمى بینم ، و هیچ گونه تلخیى را حس ‍ نمى كنم .
آن شخص صالح متعجب شد؛ زیرا او مى دانست كه دل كندن از این دنیا و جان دادن بسیار ناگوار و تلخ است .
شخص بیمار چون تعجب او را دید، به او گفت : تعجب مكن ؛ زیرا من حدیثى از پیامبر (ص ) شنیده بودم كه : هر كس زیاد بر من صلوات بفرستید، از تلخى جان دادن در امان است . از آن پس من به فرستادن صلوات مداومت نمودم و بسیار صلوات فرستادم . اینك تو علت جان دادن راحت مرا فهمیدى . (92)
224 - هنگام جان دادن 
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
هر كس بر من صلوات زیاد بفرستد، از تلخى مرگ و جان كندن ایمن گردد.
فصل سوم : آثار و بركات صلوات در قیامت
بخش اول : جایگاه ذاكر صلوات در قیامت
225 - روز جمعه در قیامت 
از حضرت امام جعفر صادق - علیه السلام - روایت شده است كه : در روز قیامت حق تعالى ، روزها را مبعوث مى گرداند به صورتى كه خلایق بدانند كه آنها ایامند؛ و روز جمعه پیش از همه مى باشد، مانند عروسى یا جمال و كمال كه او را براى مردى صاحب دین و مال مى برند. مى آید و بر در بهشت مى ایستد، سایر روزها در عقب او مى ایستند، و شهادت مى دهند، و آن شفاعت مى كند براى گروهى كه صلوات فرستاده اند بر محمد و آل محمد - علیهم السلام - و غیر این گروه را شفاعت نمى كند.
كسى عرض كرد: صلوات بسیار، چه قدر است ؟ و چه وقت بهتر است ؟
فرمود: صد مرتبه ، و بعد از نماز عصر.
پرسید: چگونه صلوات فرستم ؟
فرمود: مى گویى : اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
226 - نزدیك ترین افراد به پیامبر در قیامت 
رسول اكرم - صلى الله علیه و آله - فرمود:
ان اءولى الناس بى یوم القیامة اءكثرهم على صلاة ؛
نزدیك ترین شخص به من در فرداى قیامت كسى است كه صلوات بیشترى بر من فرستاده باشد.
227 - گشایش هفتاد حاجت اخروى 
معاویة بن عمار گوید:
امام صادق - علیه السلام - فرمود:
هر كس در یك روز، صد بار رب صل على محمد و اءهل بیته بگوید، خداوند یك صد حاجت او را برآورد و سى حاجت از آنها براى دنیا و هفتاد براى آخرت . (93)
228 - نور در قیامت 
پیغمبر اكرم - صلى الله علیه و آله - فرمود:
هر كس بر من یك بار صلوات فرستد، خداى تبارك و تعالى در روز قیامت بر بالاى سر و جانب راست و چپ و بر بالا و پایین و در همه اعضاء و جوارح او نور مى دهد. (94)
229 - روا شدن سى حاجت آخرت 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرموده است :
من صلى على یوم الجمعة مائة مرة قضى الله له ستین حاجة : ثلاثون منها للدنیا و ثلاثون للآخرة ؛
هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات فرستد، خداوند شصت حاجت او را روا كند، سى حاجت براى دنیا و سى حاجت براى آخرت .
230 - زیر عرش الهى 
از پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم روایت شده است كه فرمودند:
سه كس در روز رستاخیز آن روزى كه سایه اى جز سایه خداوند نخواهد بود در زیر عرش الهى خواهند بود.
عرض شد: یا رسول الله ! آنها چه كسانى هستند؟
فرمود: آن كس كه اندوه غمزده اى از امت مرا بر طرف سازد و كسى كه سنت مرا زنده نماید و آن كس كه فراوان بر من درود فرستد. (95)
بخش دوم : سنگینى صلوات در ترازوى اعمال
231 - صلوات در ماه رمضان 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - در ضمن خطبه اى كه در فضیلت ماه رمضان خوانده ، فرمود: هر كس در این ماه ، بر من صلوات فرستد، حق تعالى ترازوى اعمال او را سنگین مى كند، در روزى كه ترازوى اعمال سبك باشد.
232 - سنگین ترین عمل در قیامت 
امام باقر - علیه السلام - و امام صادق - علیه السلام - فرمودند:
اءثقل ما یوضع فى المیزان یوم القیامة الصلاة على محمد و على اءهل بیته ؛
سنگین ترین عملى كه روز قیامت در ترازوى (اعمال ) گذاشته مى شود، درود بر محمد و اهل بیت اوست .
233 - سنگینى حسنات 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرموده :
اءنا عند المیزان یوم القیامة ، فمن ثقلت سیئاته على حسناته جئت بالصلاة على حتى اءثقل بها حسناته ؛
من در قیامت نزد میزان اعمال مى باشم ، هر كس كفه گناهانش افزون تر از حسناتش شود، آن صلوات هایى را كه بر من فرستاده بیاورم و بر حسناتش ‍ بیفزایم تا بر گناهانش فزون آید.
234 - افضل اعمال در قیامت 
امام صادق - علیه السلام - فرمود:
ما من عمل افضل یوم القیمة من الصلوة على محمد و آل محمد ؛
در قیامت هیچ عملى برتر و گرامى تر از صلوات بر محمد و آل او نیست . (96)
235 - ذخیره شدن صلوات براى قیامت 
هر مؤ منى ، پنج ملك موكل دارد:
یكى ؛ در پیش روى او كه شیطان را از او دور مى گرداند.
دوم ؛ در عقب سر او، كه آفات آسمان را از او باز مى دارد.
سوم ؛ در طرف راست او، كه حسنات او را مى نویسد.
چهارم ؛ در طرف چپ او كه سیئات او را مى نویسد.
پنجم ؛ در ناصیه او كه او را حافظ مى گویند و هر صلواتى كه آن مؤ من در شب مى فرستد، آن ملك او را نگاه مى دارد، تا به وقت طلوع آفتاب ؛ و در آن وقت مى رود، و باز به جهت حفظ صلوات روز مى آید. و رفتن آن فرشته براى آن است كه مى رود به نزد مرقد مطهر سید كاینات - علیه و آله الصلوات - و در برابر قبر او مى ایستد، و مى گوید: السلام علیك یا رسول الله ، فلان بن فلان ، در این شب یا در این روز، بر تو چندین صلوات فرستاد.
حق سبحانه و تعالى مى فرماید: بر آن بنده باد صلوات .
و مى فرماید: من صلوات آن بنده را در ابر سفید نورانى گذاشته ، در ركنى از اركان عرش بسپارند؛ و آن صلوات ، در حجاب عزت محفوظ مى ماند، تا روز قیامت . پس وقتى كه عمل بنده را مى سنجند، حق تعالى مى فرماید كه آن صلوات را بیاورند و در كفه حسنات آن بنده بگذارند تا سنگین شود.
236 - سنگین ترین اعمال در میزان 
امام باقر یا امام صادق - علیه السلام - فرمودند: ما فى المیزان شى ء اءثقل من الصلاة على محمد و آل محمد و ان الرجل لتواضع اءعماله فى المیزان فیمیل به فیخرج الصلاة علیه فیضعها فى میزانه فیرجح (به ) ؛ در میزان ، چیزى سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست ، و به راستى مردى باشد كه اعمالش را در میزان گذارند و سبك آید و ثواب صلوات او درآید و آن را در میزان او نهند و سنگین گردد بچرخد و به سود او.
بخش سوم : مجوز عبور از صراط
237 - راهنماى عبور از صراط 
از عبدالله بن سمره روایت است كه :
روزى رسول خدا - صلى الله علیه و آله - از حجره طاهره بیرون آمد و فرمود: شب گذشته ، عجب خوابى عجیب دیدم . مردى از امت خود را دیدم كه از صراط مى گذشت و هر لحظه مى لرزید، و در هر قدم مى لغزید. پس دیدم كه صلواتى بر من فرستاده بود، آمد و دست او را گرفت ، و به سلامت او را از صراط گذرانید.
238 - نور بالاى صراط 
از پیغمبر گرامى اسلام - صلى الله علیه و آله - روایت شده است كه :
اءكثروا الصلوة على فان الصلوة على نور فى القبر و نور على صراط و نور فى الجنة ؛
بر من بسیار درود بفرستید؛ چرا كه درود فرستادن بر من ، براى درود فرستنده نورى است در قبر و نورى است بالاى صراط و نورى است در بهشت .
239 - نورى در صراط 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند:
الصلاة على نور على الصراط؛ درود فرستادن بر من ، نورى است بر روى صراط.
بخش چهارم : شفاعت پیامبر از صلوات فرستنده
240 - روز قیامت شفیع توام 
مردى از اهل مرو گفت :
من ، در صلوات فرستادن بر سید كاینات و خلاصه موجودات - علیه و آله افضل الصلوات - سستى مى ورزیدم ؛ و در آن باب ، اهتمام نكرده ، تغافل مى نمودم ؛ تا آن كه شبى آن حضرت را خواب دیدم ، و به من هیچ التفات نفرمود؛ بلكه از هر جانب كه مى رفتم اعراض مى نمود، چنان كه گویا از من ناخشنود بود.
من عرض رسانیدم كه : یا رسول الله ! چرا به نظر التفات در من نمى نگرى ، و روى مبارك از من مى گردانى ؟
فرمود: من تو را نمى شناسم ؛ به تو، چه التفات كنم ؟
عرض كردم : من ، یكى از امت شمایم ، و از علماء شنیده ام كه پیغمبران امت خود را بهتر مى شناسد، از پدر، فرزند خود را.
فرمود: معرفت من نسبت به امتم ، به قدر فرستادن صلوات ایشان است بر من . و چون تو من را به صلوات یاد نمى كنى ، من چگونه تو را بشناسم و به چه صورت ، از تو خشنود باشم ؟
من از خواب بیدار شدم ، و بر خود لازم گردانیدم ، كه هر روز صد بار صلوات فرستم ، و حق تعالى من را توفیق قیام آن عطا نمود. و بعد از مدتى ، باز آن حضرت را در خواب دیدم ، و به من التفات بسیار نموده ، فرمود: اكنون تو را مى شناسم ، و از تو خشنودم ، و روز قیامت ، شفیع تو خواهم بود.
241 - شفاعت پیامبر در روز قیامت 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:
كسى كه بگوید: اللهم صل على محمد و على آل محمد كما صلیت على ابراهیم و على آل ابراهیم ، و بارك على محمد و على آل محمد كما باركت على ابراهیم ، و ترحم على محمد و على آل محمد كما ترحمت على ابراهیم و على آل ابراهیم شهدت له یوم القیامة بالشهادة و شفعت له ؛
بار خدایا! بر محمد و آل محمد - صلى الله علیه و آله - صلوات و درود فرست چنان كه بر ابراهیم و آل ابراهیم - علیه السلام - فرستادى ، و بر محمد و آل محمد - صلى الله علیه و آله - رحم كن ، چنان كه بر ابراهیم و آل ابراهیم - علیه السلام - رحم كردى ؛ من در روز قیامت براى او شهادت مى دهم و از او شفاعت مى كنم .
242 - واجب شدن شفاعت 
رسول اكرم - صلى الله علیه و آله - در وصیت خود به امیر المؤ منین على - علیه السلام - فرمود: یا على ! هر كس بر من ، هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب مى شود؛ اگر چه گناهش از گناهان بزرگ باشد. (97)
243 - شفاعت هزار پیامبر 
از رسول اكرم - صلى الله علیه و آله - نقل شده :
هر كه در شب جمعه ، دو ركعت نماز به جاى آورد و در هر ركعت ، بعد از حمد ده مرتبه آیة الكرسى ، و بیست و پنج مرتبه قل هو الله احد بخواند؛ و بعد از نماز، هزار مرتبه بگوید: اللهم صل على النبى الامى و آله .
حق تعالى شفاعت هزار پیغمبر به او عطا فرماید، و ثواب ده حج و ده عمره براى او بنویسد، و قصرى در بهشت به او عطا فرماید، كه از بزرگ ترین شهرهاى دنیا وسیع تر باشد.
بخش پنجم : محافظت از آتش جهنم
244 - محافظت از گرماى دوزخ 
امام صادق - علیه السلام - به صباح بن سبابه فرمود:
مى خواهى به تو چیزى را یاد دهم كه روى تو را از گرمى آتش جهنم نگاه دارد؟
راوى عرض كرد: بلى .
فرمود:
بعد از نماز صبح ، صد مرتبه بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد حق تعالى صورت تو را از آتش جهنم حفظ مى كند.
ایضا در همان كتاب از حضرت امام موسى - علیه السلام - روایت كرده است :
هر كه بعد از نماز تسبیح - یعنى نماز جعفر طیار - و بعد از نماز مغرب ، پیش از آن كه پاها را بگرداند و با كسى تكلم نماید، بگوید:
ان الله و ملائكته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما. اللهم صل على محمد النبى و ذریته ، حق تعالى صد حاجت او را برآورد، هفتاد در دنیا، و سى در آخرت .
راوى مى گوید من عرضه كردم : معنى صلوات خدا و صلوات ملایكه یعنى چه ؟
فرمود: تزكیه است از ایشان براى آن حضرت . و صلوات مؤ منان دعا است براى آن جناب .
245 - رهایى از جهنم 
از امام محمد باقر - علیه السلام - روایت كرده اند كه :
بنده در آتش ، هفتاد خریف مى ماند. و هر خریفى ، هفتاد سال است .
پس از خدا سؤ ال مى كند به حق محمد و اهل بیت آن حضرت - علیهم السلام - كه بر او رحم نماید.
پس از جانب حق تعالى وحى مى رسد به جبرییل - علیه السلام - كه : فرو رو به سوى بنده من ، و او را بیرون آور.
جبرییل مى گوید: پروردگارا! چگونه براى من میسر است كه داخل آتش ‍ شوم ؟
خطاب مى رسد: من امر نموده ام كه بر تو سرد و سلامت باشد.
عرض مى كند: آن بنده در كجا است ؟
مى فرماید: در چاهى است از سجین ؟
جبرییل نزد آن بنده مى آید و مى بیند كه روى آن بنده ، با قدمش به هم بسته است . پس بیرون مى آورد او را.
حق تعالى به آن بنده خطاب مى كند: اى بنده من ! چه قدر بود مكث تو در آتش ؟ آن بنده مى گوید: نمى دانم .
خطاب مى رسد: به عزت و جلال خودم قسم ، كه اگر تو به آن نحو از من سؤ ال نمى كردى ، هر آینه خوارى تو در آتش به طول مى انجامید؛ و لكن من بر خود لازم گردانیده ام كه هر كه از من سئوال نماید به حق محمد و اهل بیت او - علیهم السلام -، گناهان او را كه در میان من و او است بیامرزم و امروز تو را آمرزیدم .
246 - محافظت از آتش دوزخ 
امام صادق - علیه السلام - فرمودند:
هر كه بعد از نماز صبح پیش از آن كه تكلم كند بگوید: رب صل على محمد و اهل بیته ؛ پروردگارا! رحمت فرست بر محمد و اهل بیت او. حق تعالى روى او را از آتش جهنم نگاه دارد.
247 - راحتى مرگ 
براى فرستنده صلوات راحتى مرگ و هول و عطش روز قیامت نیست .
248 - تزویج حورالعین 
از امیر المؤ منین على - علیه السلام - روایت شده است كه :
وقتى بنده از نماز فارغ مى شود، باید بر رسول خدا - صلى الله علیه و آله - صلوات بفرستد. از خدا سؤ ال نماید بهشت را، و پناه برد به خدا از آتش و سؤ ال نماید كه به حور عین تزویج نماید؛ زیرا هر كس بر رسول خدا - صلى الله علیه و آله - صلوات بفرستد، دعاى او بالا مى رود و هر كه از خدا بهشت را بخواهد، بهشت مى گوید:
خداوندا! عطا كن به بنده خودت ، از آن چه به تو پناه برد از آن . و چون حوریان را از خدا بخواهد، آنها مى گویند كه : خدایا! عطا كن بنده خودت را، آن چه را خواست .
249 - رفع عطش قیامت 
حق تعالى وحى كرد به حضرت موسى - على نبینا و آله و علیه السلام - كه : اى موسى ! دوست دارى كه عطش قیامت تو را در نیابد و در مواقف آن روز تشنه نباشى ؟
عرض كرد: بلى ، اى پروردگار عالمیان !
خطاب رسید: امروز، در دنیا بر حبیب من صلوات فرست ، تا فردا از تشنگى قیامت ایمن باشى .
250 - مانع آتش جهنم 
امام صادق - علیه السلام به مصباح بن سبابه فرمود: آیا دعایى به تو بیاموزم كه روى تو را از آتش جهنم حفظ كند؟
گوید: عرض كردم : آرى .
فرمود: پس از دمیدن سپیده صبح صد بار بگو: اللهم صل على محمد و آل محمد خداوند روى تو را از حرارت آتش جهنم دوزخ در امان دارد.
251 - مانع ورود به آتش 
از رسول گرامى خدا صلى الله علیه و آله روایت شده است كه فرمودند:
لن یلج النار من صلى على و من نسى الصلواة على فقد اءخطاء طریق الجنة ؛ آن كس كه بر من درود بفرستد، داخل آتش نخواهد گردید و هر كس درود فرستادن بر من را فراموش كند، از راه بهشت به خطا خواهد رفت .
بخش ششم : مقام و منزلت صلوات فرستنده در بهشت
252 - دوست پیامبر در بهشت اعلى 
امام رضا - علیه السلام - فرمودند:
یكى از اسرار آل محمد در صلوات بر پیامبر و آل او، این صلوات است :
اللهم صل على محمد و آل محمد فى الاءولین و صل على محمد و آل محمد فى الآخرین و صل على محمد و آل محمد فى الملاء الاءعلى و صل على محمد و آل محمد فى المرسلین . اللهم اعط محمدا الوسیلة و الشرف و الفضیلة و الدرجة الكبیرة . اللهم انى آمنت بمحمد و لم اره فلا تحرمنى یوم القیامة رؤ یته و ارزقنى صحبته و توفنى على ملته واسقنى من حوضه مشربا رویا سائغا هنیئا لا اظماء بعده ابدا انك على كل شى ء قدیر اءللهم كما آمنت بمحمد و لم اءره فعرفنى فى الجنان وجهه اءللهم بلغ روح محمد عنى تحیة كثیرة و سلاما ؛
همانا كسى كه سه بار در بامداد و سه بار در شب با این ذكر صلوات بفرستد، گناهانش از بین رفته و خطاهایش محو مى گردد؛ سرورش دوام یافته و دعایش مستجاب مى شود؛ به آرزویش رسیده و رزقش زیاد مى گردد، در مقابل دشمنش یارى گردیده ، اسباب همه خیرها برایش مهیا شده و از دوستان پیامبر در بهشت هاى اعلى قرار داده مى شود. (98)
253 - درجات صلوات فرستاده بر پیامبر 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمود:
در روز قیامت ، اول كسى كه حله بهشت پوشد، پدر من ابراهیم - علیه السلام - است ، و كرسى بر طرف راست عرش نهند، و او را بر آن نشانند و بعد از آن مرا حله پوشانند، و امیر المؤ منین على بن ابى طالب - صلوات الله و سلامه علیه - در پیش روى من بایستد، و تمام امت در عقب سر من بایستند - با تفاوت درجات - و هر بنده اى كه در عقب هر نماز فریضه ، ده مرتبه بر من و آل من صلوات فرستد، او را نزد من جاى دهند و مرا ببیند و من او را ببینم و روى او - مانند شب چهارده - تابان باشد. (99)
254 - اعطاى هفتاد هزار قصر بهشتى 
هر كه در شب جمعه یا روز جمعه ، یا شب پنج شنبه یا روز پنج شنبه ، یا شب دوشنبه یا روز دوشنبه ، چهار ركعت نماز به جاى آورد، به دو سلام ؛ و در هر ركعت ، هفت مرتبه سوره فاتحه و یك مرتبه سوره انا انزلناه بخواند و بعد از نماز، صد مرتبه بگوید:
اللهم صل على محمد و آل محمد
و صد مرتبه بگوید: اللهم صل على جبرئیل .
حق تعالى به او هفتاد هزار قصر عطا فرماید كه در هر قصرى ، هفتاد هزار خانه باشد و در هر خانه ، هفتاد هزار جاریه باشد.
255 - تحفه اى در بهشت 
شخصى از پیامبر پرسید: صلوات فرستادن امت ، ارسال تحفه اى است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه اى براى ایشان خواهد بود؟
آن حضرت فرمود:
امروز، صلوات امت بر من ، تحفه اى است از ایشان براى من ؛ و فردا، تحفه من براى ایشان ، در بهشت خواهد بود.
256 - نوشیدن شراب سلسبیل 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله و سلم - فرمود:
هر كه بر من صد بار صلوات فرستد، حق تعالى ، بر وى هزار بار صلوات فرستد و اگر هزار بار بر من صلوات فرستد، حق تعالى او را از فضل خود، ثواب ده هزار ركعت نماز عطا فرماید و بیاشامد و او را در حظیره قدس از شراب سلسبیل .
257 - صلوات امیر المؤ منین در روز جمعه 
از امیر المؤ منین على - علیه السلام - روایت است كه :
هر كه هر روز سه بار، و در روز جمعه صد بار بگوید:
صلوات الله و ملائكته و انبیائه و رسله و حملة عرشه و جمیع خلقه على سیدنا محمد و آله و علیهم السلام و رحمة الله و بركاته .
صلوات فرستنده خواهد بود به صلوات تمام خلایق ، و در روز قیامت ، در زمره خواص آن حضرت ، مبعوث گردید. و آن حضرت ، دست او را گرفته ، با خود، داخل بهشت خواهد كرد.
258 - به جاى آوردن حق نعمت بهشت 
در كتاب ازهار - كه از كتب عامه است - مذكور است :
هر كه هر روز، سه بار بگوید:
اللهم صل على محمد و آل محمد و سلم و اجزه عنا خیر الجزاء.
حق نعمت بهشت را به جاى آورده خواهد بود. و رسول خدا صلى الله علیه و آله از او عذرخواهى نمود. و از حق تعالى ، رفعت درجه او را سؤ ال خواهد فرمود.(100)
259 شرط ورود به بهشت 
رسول اكرم - صلى الله علیه و آله فرموده است :
من كان آخر كلامه الصلوة على و على على دخل الجنة
هر كه آخرین سخنش به هنگام مرگ صلوات بر من و على علیهما السلام - باشد، داخل بهشت مى گردد.
260 درخت محبوبه در بهشت 
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
بهشت ، درختى است كه آن رامحبوبه گویند. میوه آن درخت از انار، كوچك تر، و از سیب بزرگ تر؛ و سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل و نرم تر از مسكه ، و از آن میوه نمى خورد، مگر كسى كه هر روز مداومت نماید به گفتن : اللهم صلى على محمد و آل محمد و سلم
261 - رضایت خداوند 
رسول الله صلى الله علیه و آله فرمود:
من سره ان یلقى الله غدا راضیا فلیكثر الصلاة على
هر كه خوشحال مى شود كه فرداى قیامت خدا را دیدار كند در حالى كه از او راضى و خشنود باشد، پس بسیار بر من صلوات و درود فرستد.
262 مژده بهشت 
رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند:
هر كس هزار بار بر من صلوات بفرستد، نمیرد تا مژده بهشت گیرد. و در رساله جمعه شهید ثانى این اثر را براى هزار بار صلوات در روز جمعه آورده .
263 از رفیقان پیامبر در بهشت 
امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس این صلوات را بر رسول خدا صلى الله علیه و آله - فرستد، گناهانش محو مى گردد و بر دشمنانش پیروز شود و روزى او زیاد گردد و در بهشت از رفقاى حضرت ختمى مرتبت محمد - صلى الله علیه و آله خواهد بود.
اللهم صل على محمد و آل محمد حتى لا یبقى صلوة اللهم بارك على محمد و آل محمد حتى لا یبقى بركة اللهم و سلم على محمد و آل محمد حتى لا یبقى سلام و ارحم محمدا حتى لا یبقى رحمة .
264 اعمال دیگر 
سید در اقبال و مصباح الزایر به سند از پیغمبر - صلى الله علیه و آله - روایت كرده هر كس شب هفتم رجب چهار ركعت نماز بخواند با حمد یك بار و توحید و معوذتین سه بار و پس از فراغ ده بار صلوات بر پیغمبر صلى الله علیه و آله - فرستد و ده بار تسبیح بخواند، خدایش زیر عرش جاى دهد، تا فرموده و از دنیا نرود تا جایش را در بهشت بیند.
عمل دیگر: و در آن دو از پیغمبر - صلى الله علیه و آله - آورده كه هر كس ‍ شب نیمه شعبان خوب خود را طاهر كند و دو جامه پاكیزه پوشد نماز عشاء را بخواند و آن گاه دو ركعت نماز بخواند، در ركعت یكم حمد و سه آیه از اول سوره بقره و آیة الكرسى و سه آیه آخر آن ، و در دوم حمد یك بار و معوذتین هفت بار و توحید هفت بار و سلام گوید و پس از آن چهار ركعت نماز بخواند و در ركعت یكم یس و در دوم حم دخان در سوم الم سجده در چهارم تبارك و آن گاه صد ركعت نماز بخواند، در هر ركعت یك بار حمد و ده بار توحید خدا سه حاجتش را روا كند یا در دنیا و یا در آخرت و آن گاه اگر از خدا خواهد كه همان شب من را خواب بیند مى بیند.(101)

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:آثار و بركات صلوات در دنیا, برزخ و قیامت, | موضوع: <-CategoryName-> |

آرامش
 

آرامش


پادشاهی جایزهء بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند.
 
 آن تابلو ها  ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
 
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولی ، تصویر دریاچهء آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی  را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید ، و اگر دقیق نگاه می کردند  ، در گوشه ء چپ دریاچه ، خانه ء کوچکی قرار داشت  ، پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن بر می خواست ، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
 

تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای  تاریک بود ، و ابرها آبستن آذرخش ، تگرگ و باران سیل آسا بود.
 
این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که  برای مسابقه فرستاده بودند ، هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم ، جوجهء پرنده ای را می دید . آنجا ، در میان غرش وحشیانه ء طوفان ، جوجه ء گنجشکی ، آرام نشسته بود.
 
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ء جایزه ء بهترین تصویر آرامش ، تابلو دوم است.بعد توضیح داد :
 
" آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط  سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است."

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 5 اسفند 1389برچسب:آرامش, | موضوع: <-CategoryName-> |

چرا خدا دعاهایم را مستجاب نمی کند؟

چرا خدا دعاهایم را مستجاب نمی کند؟
سوال:

وچندین سال است خدا را صدا می زنم پس کجاست؟؟؟ماه رمضان ماه استجابت دعا است پس چرا نیست؟ خدا گفته: صدایم کنید تا جوابتان دهم چقدر و چند سال؟

پاسخ:

در روز جمعه­ای حضرت علی (ع) خطبه بلیغی بیان فرمود. در پایان این خطبه فرمود: ای مردم هفت مصیبت بزرگ وجود دارد که از آنها باید به خدا پناه برد. از دانشمند گمراه، از عابد خسته، از مؤمن گمراه، از ثروتمند ورشکسته، از عزیز خوار شده و از فقیری که مریض گشته است، باید به خداوند پناه برد. در این هنگام مردی برخاست و گفت: راست می­گویی. ای امیرالمؤمنین تو قبله ما هستی هنگامی که به بی­راهه می­رویم و تو نور هستی آن زمان ­که در تاریکی قرار می­گیریم. ولی از تو درباره این سخن خدا می­پرسم که فرمود: «مرا بخوانید تا خواسته شما را بر آورده سازم» چه شده است که ما خدا را می­خوانیم، ولی جواب داده نمی­شود؟! حضرت فرمود: همانا قلب­های شما با هشت خصلت خیانت کرد.
نخست این که شما خدا را شناختید، ولی حقش را همان­گونه که واجب کرده است، ادا نکردید. از این رو این شناخت برای شما سودی نداشت.
دوم این که شما به فرستاده خدا ایمان آوردید، ولی به روش و سیره وی عامل نبودید و شریعت وی را از بین بردید. پس فایده ایمان شما چیست؟!
سوم این که شما قران را خواندید، ولی آن را به کار نبستید. گفتید چشم اطاعت می کنیم، ولی مخالفت کردید.
چهارم این که گفتید از آتش جهنم می­ترسید، ولی هر لحظه با انجام گناهان به آن نزدیک شدید. پس ترس شما کجاست؟!
پنجم این که گفتید مشتاق بهشت هستید و حال آن که هر لحظه کاری می­کنید که شما را از آن دور می­سازد. پس اشتیاق شما کجاست؟!
و ششم این که از نعمت های الاهی بهره­مند می­شوید، ولی شکر آنها را به جای نمی­آورید.
هفتم این که خداوند به شما فرمان داد با شیطان دشمنی کنید و فرمود: «همانا شیطان دشمن شماست پس او را دشمن خود بدانید» ولی شما بدون مخالفت با او دوستی کردید.
هشتم این که تنها عیوب مردم را می­بینید و از عیب­های خویش غافل هستید. شما در حالی که خود به سرزنش کردن سزاوارترید، دیگران را ملامت می­کنید. با این اوصاف کدام دعای شما مستجاب شود؟! شما درها و راه­های دعا را به روی خود بسته­اید از خدا پروا داشته باشید و کارهایتان را درست کنید و باطن خویش را خالص سازید و امر به معروف و نهی از منکر کنید تا خداوند دعاهای شما را مستجاب کند.»[1]
در متون دینی ما دعا عبادت و حتی مغز آن معرفی شده است. اگر در احکام عملی اسلام دقت شود می­بینیم که اکثر آنها مشتمل بر دعاهای فراوانی است. خداوند در قرآن بارها انسان را به دعا کردن فرا می­خواند.
از جمله می­فرماید: «مرا بخوانید تا خواسته شما را بر آورده سازم»[2] یا این که می­فرماید: «اگر بندگانم از من بخواهند من به آنها نزدیک هستم و به دعای دعا کننده پاسخ می­دهم هنگامی که مرا صدا کند، پس از من بخواهید و به من ایمان بیاورید. باشد که هدایت یابید»[3]
دعا اتصال قطره به دریاست. صرف همین ارتباط خودش ارزشمند و اجابت خدا است. چرا که خیلی­ها توفیق همین اتصال را نیز ندارند. همین که انسان به یاد خدا می­افتد و از او می خواهد و به او پناهنده می شود و خود را به درگاه او می­اندازد، عنایت خداست و انسان باید از این بابت سپاسگزار خدای سبحان باشد. خدا می­فرماید: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» یاد کردن ما هیچ سودی برای خدا ندارد. هم یادکردن ما و هم یاد کردن خدا، تنها برای ما سودمند است.
دعا آداب و شرایطی دارد که باید با رعایت همه آنها دعا صورت پذیرد. در خطبه حضرت علی (ع) که پیش از این گذشت به بسیاری از شرائط و آداب دعا اشاره شده است. گروهی نزد امام صادق (ع) آمدند و عرض کردند: ما دعا می­کنیم، ولی مستجاب نمی شود؟! امام (ع) فرمود: «زیرا شما کسی را که به وی معرفت ندارید ، می­خوانید»[4] در حدیثی از امام علی(ع) شناخت مسؤول (خدا) از شرایط دعا معرفی شده است.[5]
گاهی از خدا چیزی را می خواهیم که به ضرر ماست؛ مانند بچه­ای که به علت نادانی چیزی از مادرش می­خواهد که به ضررش است. دراین موقع اگر مادر خواسته ی فرزندش را برآورده سازد، به او ظلم کرده است. در این هنگام هر چند ممکن است، بچه از دست مادرش ناراحت شود، ولی این به نفع خود فرزند است. پیامبر اکرم (ص) می­فرماید: «ای بندگان خدا شما مانند مریض هستید و خداوند مانند طبیب. صلاح بیمار در آن چیزی است که طبیب می­داند و تدبیر می­کند نه در آن چه که مریض می­خواهد آگاه باشید و کارهای خود را به خدا بسپارید تا رستگار شوید.»[6] یا تنها نفع خود را در این دعا می­بینیم و غافل هستیم از این که اجابت این دعا ممکن است به ضرر دیگران تمام شود. خیلی وقت هم دعایمان مستجاب می­گردد، ولی خود متوجه نیستیم. یا در اجابت دعا عجله داریم انتظار داریم همین که دعا تمام شد، مستجاب گردد. در روایت آمده است که دعای موسی و هارون (ع ) در مورد فرعون چهل سال طول کشید تا مستجاب شود.[7]
گاهی اجابت نشدن دعا خودش لطف خداست تا بیشتر توفیق صحبت کردن با خدا را داشته باشیم. امام رضا (ع) می­فرماید: «همانا خداوند اجابت دعای مؤمن را به تأخیر می اندازد؛ زیرا دوست دارد بیشتر صدای بنده­اش را بشنود ولی دعای منافق را زود جواب می­دهد؛ زیرا دوست ندارد صدای او را بشنود.»[8]
یک لحظه نگاه و توجه خدا به تمام عالم و آن چه در آن است می­ارزد. نباید پذیرایی صاحب خانه ما را از خود صاحب خانه محروم کند. «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» اگر خود خدا را به دست آوردیم به همه چیز دست یافته­ایم.
پس اگر خیال کردیم که خدا دعای ما را اجابت نکرده است، نباید ناامید بشویم و از رحمت الاهی مأیوس گردیم. ناامیدی از رحمت الاهی از بزرگ­ترین گناهان شمرده می­شود.خداوند می­فرماید: «ای بندگان من که از خودتان غافل شدید از رحمت خداوند ناامید نشوید. همانا خداوند همه گناهان را می­بخشد؛ زیرا او بخشنده و مهربان است.»[9]
مهم­ترین مانع در سر راه اجابت دعا گناه است. امام علی (ع) در دعای کمیل به خدا عرض می­کند : پروردگارا! گناهانی که دعا را محبوس می کند ببخش. بی­ادبی و بی­حیایی است، اگر ما نافرمانی خدا کنیم بعد از او چیزی بخواهیم و توقع داشته باشیم که خدا با گشاده­رویی به خواسته ما جواب مثبت دهد.
گناه به تدریج یقین انسان را به خدا و پیامبر کم می­کند و سبب می­شود که انسان خدا و آیات او را تکذیب کند. قرآن می­فرماید: « عاقبت کسانی که گناه کردند این شد که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را مسخره نمودند.»[10] و بر عکس ، عبادت یقین­آور است «پروردگارت را عبادت کن تا یقین به سوی تو آید.»[11]
دعا اظهار نیاز عبد به درگاه بی­نیاز است. درست است خداوند کریم است، ولی در عین حال حکیم نیز است. جود و کرم خداوند از حکمت او تجاوز نمی­کند. خداوند بخیل نیست او بر طبق حکمت خود به خواسته بنده­اش پاسخ می­دهد نه بر دلخواه عبدش.
خداوند می­فرماید: «اگر خداوند به دلخواه انسان­ها رفتار می­کرد، آسمان و زمین و آن چه در آنهاست نابود می­شدند.»[12] و نیز می­فرماید: «ای بندگان من از دستورهای من اطاعت کنید و به من یاد ندهید که چه چیز برای شما خوب است من خود بهتر از شما می­دانم و من نسبت به بر آورده ساختن مصالح شما بخیل نیستم»[13] انسان باید به وظیفه خود عمل کند خدا کار خود را بهتر می داند.
«ز هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است» خداوند متعال می­فرماید: «همانا کسانی که گفتند پروردگارمان خداست سپس استقامت کردند (بر سر حرف خود ایستادند و پافشاری کردند) فرشتگان را بر آنان نازل می­کنیم که نترسید و ناراحت نباشید. بشارت باد بر شما بهشتی که به آن وعده داده شده­اید.»[14]

------------ --------- --------- --------- ---
[1] - مستدرک الوسائل، ج 5، ص 269.
[2] - غافر،60.
[3] - بقره ، 186.
[4] - مستدرک الوسائل، ج 5، ص 191.
[5] - ارشاد القلوب، ج 1، ص 149.
[6] - همان، ص 153.
[7] - مستدرک الوسائل، ج 5، ص 192.
[8] - همان، ص 194.
[9] - زمر، 53.
[10] - روم،10.
[11] - حجر،99.
[12] - مؤمنون،71.
[13] - ارشاد القلوب، ج 1، ص 152.
[14] - فصلت،30.

 

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 4 اسفند 1389برچسب:چرا خدا دعاهایم را مستجاب نمی کند؟, | موضوع: <-CategoryName-> |

نقش نماز در تأمین عدالت و آزادی اجتماعی

نقش نماز در تأمین عدالت و آزادی اجتماعی
* چکیدۀ مقاله
برای اثبات نقش نماز در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی به روش کتابخانه ای نخست به مطالعه کتب مرتبط با نماز و تأثیرات آن، پایه ها، شرایط و عوامل تحقق آزادی و عدالت اجتماعی و موانع آن؛ به طور جداگانه پرداختیم؛ سپس میان آن دسته از تاثیرات نماز و آن دسته از شرایط، عوامل ایجاد و موانع آزادی و عدالت اجتماعی که با یکدیگر مرتبط بوده و حد مشترک داشتند، پیوند برقرار شد و بیان گردید.
در این میان استبداد مهمترین مانع آزادی بود که نماز به وسیله اذکار ناظر به توحید آن را دفع می کند. و مهمترین شرط تحقق عدالت اجتماعی وجود عدالت فردی است که نماز از طریق اذکار یادآور قیامت و....آن را ایجاد می نماید و همچنین به وسیله شرط عادل بودن امام جماعت آن را درونی و فرهنگ می کند.
همچنین نماز از طریق شرایطی که دارد ماند غصبی نبودن مکان و لباس نمازگزار، عدالت اقتصادی که یکی از موادِ عدالت اجتماعی است، را ایجاد می کند؛ و به وسیلۀ یکسان بودن همۀ شرایط و احکام و اجزاء نماز برای همه با نابرابری اجتماعی در منزلت، مبارزه می نماید.
علاوه بر کشف رابطه از راه مطالعه کتب و تفکر و روش تحلیل عقلی، تأثیر گذاری نماز از طریق آیات و روایات و همچنین شاهد تاریخی نیز تبیین شد.
در آخر پس از کشف رابطه اثر گذاری نماز در ایجاد آزادی و عدالت اجتماعی به هر سه روش نظری و نقلی(در فصل چهارچوب تئوریک) و عقلی و تاریخی(در فصل سوم از بخش چهارم)، مشخص گردید که تحقق آزادی و عدالت به معنی حقیقی و به طور کامل و فراگیر، بدون سرسپاری به درگاه ایزد منان و عبادت محض او محال است.


* پیامدهای اجتماعی نماز
مسألۀ اصلی پژوهش حاضر این است: آیا نماز- که عملی تقریبا فردی است- می تواند پیامدهای اجتماعی، مانند تأثیر در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی داشته باشد یا نه؟
انجام این پژوهش بدین جهت ضروری است که میان دو امر مهم در اسلام، ارتباط برقرار می کند. این دو مهم عبارتند از «نماز به عنوان ستون دین اسلام» و «برقراری آزادی و عدالت»، هدف اساسی آن.
پژوهش، درصدد کشف رابطه میان نماز به عنوان حکمی فردی و مهم، و آزادی و عدالت، خواستۀ دین و آرزوی بشر است.
فرضیۀ اصلی پژوهش عبارت است از: نماز در تحقق عدالت و آزادی مؤثر است. از آن جا که این تاثیر از طریق محتوای نماز و نقش آن در یادآوری قیامت و ایجاد ملکه عدالت و...است؛ به نظر می آید، هر چه اهتمام به نماز و توجه به معانی آن بیشتر باشد، تأثیرِ یاد شده فزونی یابد.
روش برگزیده برای اثبات این فرضیه، روش اسنادی با استفاده از منابع مکتوب، فیش برداری از آن ها و سپس تجزیه و تحلیل عقلی می باشد.
نماز در لغت به معنای پرستش و بندگی، و در اصطلاح فقه عملی عبادی با اجزاء و شرایط خاص است. عدالت، از عدل گرفته شده و به معنی راستی، درستی و دادگری می باشد. آزادی در زبان فارسی به معنای خلاص، رهایی، قدرت انتخاب و.....به کار می رود.
آزادی و عدالت از مفاهیمی هستند که برداشتهای متفاوتی ازآن دو می توان داشت. در پژوهش حاضر آزادی و عدالت در علم حقوق و اجتماع می باشد؛ و مراد از آن،عدالت و آزادی مورد نظراسلام است؛ البته گاه از عدالت فردی و آزادی معنوی به عنوان ملکه ای نفسانی و واسط در ایجاد عدالت و آزادی، سخن رفته است.
نماز یکی از مناسک دینی است، لذا مطالعۀ نظری رابطه میان نماز(متغیر مستقل) بامتغیرهای وابسته(آزادی و عدالت)، نیازمندِ نیم نگاهی به دین و کشف امکان وجود کارکردهای اجتماعی برای دین و سبک خاص آن، نماز، می باشد.
مهم ترین پیامدهای اجتماعی دین، حفظ همستگی و وفاق اجتماعی، تقدیم منافع مهم جمعی بر منافع شخصی، اعتراض به وضع موجود و دعوت به وضع مطلوب و کنترل افراد جامعه، می باشد. این کارکردها در تحقق آزادی و عدالت اجتماعی مؤثرند.
رابطۀ میان دین و عدل از آیات و روایات نیز به دست می آید. امر به قسط و عدل در آیۀ 29 سورۀ اعراف، و برابر و برادر انگاری مسلمانان، یکی از دو خصلت اساسی سیستم دین، در دیدگاه امام علی(علیه السلام) از این نمونه آیات و روایات می باشند.
پس از کشف امکان کارکرد اجتماعی دین، بررسی نظری آثاری چون تأمین آزادی و عدالت برای خصوص نماز، می پردازیم.
مهمترین اثر نماز از منظر قرآن بازدارندگی از فحشا و منکر است. نماز، انسان را به یاد حضور خداوند می اندازد و بدین سان بهترین بازدارنده از کارهای ناشایسته می باشد. این بازداری بسته به رعایت شرایط نماز و کیفیت اقامۀ آن، دارای مراتب است. هر چه روح نماز بیشتر بر زندگی حاکم باشد، این نقش قوی تر خواهد بود.
از دیگر سو، نقطۀ مقابل عدالت و آزادی- یعنی ظلم، جور و ....- از مصادیق بارز منکر می باشد؛ و عقل سلیم و شارع مقدس آن را ناپسند شمرده اند. بدین روی نماز ما نفی ظلم و جور، در تحقق عدالت و آزادی مؤثر می باشد.
افزون بر دلایل نقلی، می توان بر وجود رابطه میان متغیر مستقل و وابسته، نمونه هایی عینی نیز یافت. پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) هم برترین نمازگزارانند و هم پرتلاش ترین افراد در راه تأمین عدالت و آزادی و پای بندترین افراد به اصول آن.
فرضیۀ تحقیق با تحلیل عقلی نیز اثبات پذیراست. نماز آزادی را با رفع موانع فرا روی آن، تأمین می کند. استبداد مهمترین مانع آزادی است. استبداد نظامی دارد که در اثر عملکرد دو طرف ایجاد شده است: رأس نظام و مردم تحت سلطه.
بنده به دنبال کسب رضای مولا است نه کسب قدرت نامشروع. این روح در ذکر «ایاک نعبد» به خوبی جلوه گر است. دیگر اینکه نمازگزار در نماز پیشانی خود را بر خاک مذلت در برابر معبود می ساید؛ و این خشوع و تواضع است که ریشۀ غرور را می خشکاند.
سوم اینکه نماز دارای اذکاری است مانند: «مالک یوم الدین»، «قل هو الله احد»، این اذکار اقرار به صاحب اختیاری و مالک تام بودن خداوند و قبول همۀ مراتب توحید از جمله توحید در حاکمیت اوست و با کسب قدرت نامشروع ناسازگار می باشد. افزون به آن ضمایر جمع در پاره ای از قرائات نماز، فرد را از خودبینی، خود گرایی و انحصار طلبی خارج می سازد.
موانع مربوط به سلب شوندگان یا محرومانی از عدالت و آزادی، عبارتند از: خصوصیات شناختی مانند جهل، نادانی و عوامل روانی مانند ترس و ذلت پذیری و نداشتن روحیه صبر و مقاومت. اهتمام شارع نسبت به نماز با تفکر و تدبر در آن، نمازگزار را واجد شخصیت تفکر دهنده می سازد؛ فرد دارای این ویژگی، آمادگی بیشتری نسبت به شناخت حقوق اجتماعی، سیاسی خود و جامعه دارد.
محتوای نماز قدرت را تنها ازآن خدا می داند و خداوند را واحد مالک و قادر مطلق معرفی می کند. بنابراین نمازگزار بر او تکیه می کند و دیگر جایی برای ترس و پذیرش ذلت و حاکمیت غیر، در روح خود باقی نمی گذارد.
تأثیر نماز در تحقق عدالت اجتماعی از دو طریق دیگر نیز تصور پذیر است:
یکم: نماز عامل ایجاد عدالت فردی است و عدالت فردی در مردم و کارگزاران، مهمترین شرط تحقق عدالت اجتماعی است.
دوم: دو پایۀ مهم عدالت اجتماعی، توازن اجتماعی و تکافل عمومی است. نماز در ایجاد توازن به وسیلۀ شرط هایی چون غصبی نبودن مکان، لباس و ...تاثیر گذار است. تکافل عمومی نیز از طریق ضمایر جمع در خواست ها و دعاها و اوراد نماز و همچنین نماز جماعت، صورت می بندد.
به اختصار می توان گفت که از یک سو اصلی ترین مصداق عدالت و آزادی در رعایت همۀ حقوق دیگران جلوه گر است. از دیگر سو، مهمترین شرط رعایت حقوق دیگران، کنترل درونی است. نماز به عنوان برترین عبادت، در ایجاد این عامل بسیار مؤثراست.
بنابراین از یک طرف نماز نقش به سزایی در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی دارد و از طرف دیگر، بدون اعتقاد به خداوند و بندگی او و کنترل درونی، تحقق نمی یابد. کنترل درون نیز بدون اقامه نماز، ناقص است.
برقراری عدالت و آزادی، بدون سر سپردن به درگاه حق، امکان وقوع حقیقی ندارد. بدین سان، مکاتب، ایدئولوژی ها و سیاستمدارانی که بخواهند بدون توجه به امور قدسی، به شعارهای خود جامۀ عمل بپوشانند، دیر یا زود شکست خواهند خورد.

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 3 اسفند 1389برچسب:نقش نماز در تأمین عدالت و آزادی اجتماعی, | موضوع: <-CategoryName-> |

هفت قانون معنوی موفقیت

هفت قانون معنوی موفقیت


1-قانون توانائی مطلق

    منشا همه آفرینش،آگاهی مطلق است...توانائی مطلق که جویای آن است که از نا متجلی به تجلی درآید.و هر گاه در یابیم که ضمیر راستین ما یکی از این توانائیهای مطلق است،به قدرتی می پیوندیم که همه چیز این عالم را متجلی میسازد.

2-قانون بخشایش

    کائنات از طریق مبادله پویا عمل میکند...داد و ستد،جنبه های متفاوت جریان نیرو در کائناتند.و در شور شوق بخشیدن آنچه که میجوئیم،فراوانی کائنات را در زندگیمان به جریان می افکنیم.

3-قانون «کارما» یا علت و معلول

    هر عملی نیروئی را تولید میکند که به همان شکل به ما بازمیگردد...هر چه بکاریم همان را درو می کنیم.و هنگامی که اعمالی را انتخاب کنیم که برای دیگران شادمانی و موفقیت می آورد،ثمره «کارما»ی ما شادمانی و موفقیت خواهد بود.

4-قانون کمترین تلاش

    هوشمندی طبیعت با کمترین تلاش کار میکند...با سبکدلی و هماهنگی و عشق.وهرگاه نیروهای هماهنگی و شادی و عشق را در اختیار گیریم،با سهولت بی تکاپو،موفقیت و خوش اقبالی می آفرینیم

5-قانون قصد و آرزو

    در هر قصد و آرزوئی مکانیسم توفیق و تجلی آن نهفته است...قصد و آرزو در حیطه توانائی مطلق دارای قدرت نظام دهنده نامحدود است.و هنگامیکه در خاک حاصلخیز توانائی مطلق قصدی را در افکنیم،این قدرت نظام دهنده نامحدود را برای خود به کار وامی داریم.

6-قانون عدم دلبستگی

    در عدم دلبستگی،حکمت عدم یقین نهفته است...در حکمت عدم یقین،رهائی از گذشته و شناخته شده نهفته است که زندان شرطی شدن در گذشته است.و در اشتیاقمان به گام نهادن در ناشناخته-حیطه تمام امکانات-خود را به ذهن خلاقی می سپریم که هر آهنگ کائنات را همنوا میسازد.

7-قانون «دارما» یا غایت حیات

    هر کس در زندگی غایتی دارد...موهبتی بی همتا یا استعدادهای ویژه تا آن را به دیگران هدیه کند.و هنگامیکه این استعداد بی همتا را با خدمت به دیگران بیامیزیم،وجد و طرب جانمان را تجربه می کنیم که هدف نهائی همه هدفهاست.

 

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:هفت قانون معنوی موفقیت , | موضوع: <-CategoryName-> |

چگونه دروغگو می‌شویم؟ - موانع موفقیت ,

.

چگونه دروغگو می‌شویم؟ 

 
در خلال چند سال گذشته، گروهی از پژوهشگران درصدد  برآمدند تا به‌علت دروغ گفتن كودكان پی ببرند.
دكتر نانسی دارلینگ كه قبلاً در دانشگاه پنسیلوانیا بود، گروه تحقیقاتی ویژه‌ای متشكل از 12 محقق تشكیل داد كه همه زیر 21 ساله بودند. این گروه با استفاده از هدایایی مانند سی‌دی مجانی، دانش‌آموزان دبیرستانی را تشویق كردند تا ساعاتی را با آنان سپری كنند.

به هر دانش‌آموز یك دسته 32 عددی كارت داده شد. روی هر كارت یك موضوع نوشته شده بود كه نوجوانان معمولاً در آن باره به والدین خود دروغ می‌گویند. با هر نوجوان دو محقق به خواندن این كارت‌ها پرداختند تا ببینند بچه‌ها درباره چه موضوع‌هایی به والدین خود دروغ می‌گویند و علت این كار چیست.

دارلینگ می‌گوید: محققان ابتدای مصاحبه به نوجوانان می‌گفتند والدین به شما همه چیز می‌دهند و شما باید همه چیز را به آنان بگویید. در پایان مصاحبه، نوجوانان برای اولین بار می‌دیدند چقدر دروغ می‌گویند و چقدر مقررات خانواده را زیر پا گذاشته‌اند. به گفته دارلینگ، 98 درصد گزارش كردند به والدین خود دروغ می‌گویند.

از میان 36 موضوع، میانگین نوجوانان در 12 مورد به والدین خود دروغ می‌گفتند. مثلاً درباره چگونگی خرج كردن پول توجیبی، درباره ارتباط با جنس مخالف و لباس‌هایی كه بیرون از خانه می‌پوشند، دروغ می‌گفتند. درباره فیلم‌هایی كه در سینما می‌دیدند و كسانی كه با آنان به سینما می‌رفتند، دروغ می‌گفتند.

درباره مصرف الكل و مواد‌مخدر و گشتن با دوستانی كه والدین نمی‌پسندیدند نیز راست نمی‌گفتند. گفته‌های آنان درباره كارهایی كه به هنگام سركار بودن والدین خود انجام می‌دهند، نیز راست نبود. این دروغگویی شامل چند موضوع جزئی دیگر نیز می‌شد.

دانش‌آموزان ممتاز نیز كم و بیش چنین رفتارهایی داشتند؛حتی بچه‌هایی كه به انواع كلاس‌ها می‌رفتند، از دروغگویی به دور نبودند. ظاهراً هیچ بچه‌ای آن قدر سرگرم نبود كه چند قانون را نشكند. آمار یادشده را با میانگین آمار در سراسر آمریكا مقایسه كردند. معلوم شد این آمارها اختلاف معناداری با هم ندارند.

دو دهه است والدین راستگویی را مهم‌ترین صفتی كه دوست دارند بچه‌هایشان داشته باشند، توصیف می‌كنند. دیگر صفات مانند اعتماد به نفس یا تشخیص خوب به پای آن هم نمی‌رسد. روی كاغذ بچه‌ها این پیام را دریافته‌اند. در نظرسنجی‌ها، 98 درصد اعتماد و راستگویی را در رابطه شخصی ضروری می‌دانند. براساس سن، 96 تا 98 درصد بچه‌ها گفتند دروغگویی از نظر اخلاقی اشتباه است.

پس چه وقت آن 98 درصدی كه معتقدند دروغگویی اشتباه است، به همان 98 درصدی تبدیل می‌شوند كه دروغ می‌گویند؟

این كار از سنین بسیار پایین آغاز می‌شود. در واقع، كودكان باهوش – یعنی بچه‌هایی كه از نظر سایر شاخص‌های آموزشی نمره بالاتری می‌گیرند – می‌توانند از 2 یا 3 سالگی دروغ بگویند. دكتر ویكتوریا تالور، استادیار دانشگاه مك‌گیل و از كارشناسان برجسته دروغگویی كودكان می‌گوید: دروغگویی به هوش كودكان مربوط است.

 با وجود اینكه فكر می‌كنیم راستگویی مهم‌ترین فضیلت در بچه‌هاست، معلوم شده است دروغگویی مهارت پیشرفته‌تری است.  بیشتر والدین وقتی می‌شنوند بچه‌هایشان دروغ می‌گویند، تصور می‌كنند وی كوچك‌تر از آن است كه بفهمد دروغ چیست یا چرا دروغگویی اشتباه است.

آنان تصور می‌كنند وقتی بچه بزرگ شود و تمایزها را بفهمد، دیگر دروغ نخواهد گفت. تلوار متوجه شده است كه عكس این تصور صحیح است – یعنی بچه‌هایی كه تفاوت‌های ظریف بین دروغ و راست را متوجه می‌شوند، زودتر از این امر به نفع خود استفاده می‌كنند و هر گاه فرصت دست دهد، برای دروغگویی مستعدترند. بسیاری از كتب آموزش والدین توصیه می‌كنند اجازه دهند این دروغگویی ادامه پیدا كند، چون با بزرگ شدن بچه‌ها متوقف می‌شود. اما به گفته تلوار، حقیقت جز این است و بچه‌ها به آن عادت می‌كنند.

در مطالعاتی كه بچه‌ها را در محیط‌های طبیعی بررسی كرده است، معلوم شده است یك بچه 4 ساله هر دو ساعت یك بار دروغ می‌گوید، در حالی كه یك بچه 6 ساله یك بار در ساعت دروغ می‌گوید. بچه‌های كمی پیدا می‌شود كه از این امر مستثنا باشند.

چرا دروغگویی نشانه مشكلات بزرگ‌تر  است

زمانی كه كودكی به سن مدرسه می‌رسد، دلایل دروغگویی پیچیده‌تر می‌شود. پرهیز از تنبیه همچنان عامل اصلی دروغگویی است، اما دروغگویی راهی برای افزایش قدرت بچه و حس كنترل وی است، یعنی با سر به سر دوستان گذاشتن، با گزافه‌گویی و یاد گرفتن اینكه می‌تواند سر پدر و مادرش كلاه بگذارد.

وقتی بچه‌ها پا به دبستان می‌گذارند، بسیاری از آنان دروغگویی به همشاگردان را به‌عنوان یك سازوكار مواجهه آغاز می‌كنند تا ناراحتی خود را بیرون بریزند یا جلب توجه كنند. هرگونه افزایش ناگهانی دروغگویی علامت خطر است و نشان می‌دهد چیزی در زندگی بچه به گونه‌ای تغییر كرده است كه وی را آزار می‌دهد.

تلوار می‌گوید: دروغگویی اغلب نشانه مشكل رفتاری بزرگ‌تری است. این كار راهبردی برای بقاست. در مطالعات معلوم شده است اكثریت بچه‌های 6 ساله‌ای كه مكرراً دروغ می‌گویند، تا 7 سالگی از آن دست می‌كشند. اما اگر دروغگویی راه موفقیت‌آمیزی برای مقابله با موقعیت‌های دشوار باشد، بچه به آن عادت خواهد كرد. حدود نیمی از بچه‌ها چنین وضعیتی پیدا می‌كنند و اگر در 7 سالگی هنوز زیاد دروغ می‌گویند، احتمالاً این عادت در تمام دوره كودكی ادامه خواهد یافت.

نیاز نوجوانان برای حفظ جزئیات

حالا این را با چگونگی آموزش كودكان به چُغُلی نكردن مقایسه كنید. وقتی والدین به بچه‌ها می‌گویند چغلی دیگران را نكنند، معنای آن در واقع این است كه می‌خواهند بچه‌ها یاد بگیرند اول مسائل را با هم حل و فصل كنند. اما چغلی كردن مورد علاقه پژوهشگران قرار گرفته است. آنان متوجه شده‌اند وقتی بچه‌ها نزد پدر و مادرشان می‌روند تا چیزی بگویند، در 90 درصد موارد راست می‌گویند. گاه والدین احساس می‌كنند چغلی كردن بچه‌ها پایانی ندارد. اما بچه‌ها چنین احساسی ندارند، چون در ازای هر بار كه بچه‌ برای كمك‌خواهی نزد پدر و مادرش می‌رود، 14موقعیت دیگر وجود دارد كه خودش به تنهایی با مشكل روبه‌رو می‌شود.

در اواسط دبستان، بدترین توصیفی كه بچه‌ می‌تواند راجع به‌خود بشنود، این است كه چغلی می‌كند. بنابراین بچه در نظر می‌گیرد، گزارش مشكلی به بزرگتران باعث می‌شود تا بچه‌های دیگر وی را خیانتكار به حساب آورند و از آن طرف به وی گفته شود بهتر است خودش مشكل را حل كند. هر سال، حجم مشكلاتی كه بچه‌ها با آن روبه‌رو می‌شوند، به‌طور تصاعدی بالا می‌رود. چغلی كردن عین بچه بودن است. بسته نگاه داشتن دهان آسان است. از بچگی‌ به آنان اینگونه آموزش داده شده است. دوره نگفتن جزئیات به والدین آغاز شده است.

نوجوانان با نگفتن جزئیات زندگی خود به والدین، حریم و هویت اجتماعی برای خود دست و پا می‌كنند كه فقط متعلق به آنان و مستقل از والدین یا دیگر چهر‌ه‌های صاحب اختیار است. از نظر نوجوان، كمك خواستن از یكی از والدین تأیید تلویحی این است كه وی آن قدر بلوغ پیدا نكرده است كه با آن مشكل برخورد كند. صحبت در این باره با والدین می‌تواند از نظر روانی تأثیر نامناسبی بر نوجوان داشته باشد و فرقی هم نمی‌كند كه این اعتراف داوطلبانه باشد یا به زور. ضروری است كه بعضی مسائل به كسی مربوط نباشد.

بزرگ‌ترین شگفتی در این تحقیق، مشخص شدن زمان نیاز شدید به‌خودمختاری است. بر خلاف باور بیشتر افراد، این نیاز در 12 سالگی اندك، در 15 سالگی متوسط و در 18 سالگی به بیشترین حد نمی‌رسد. تحقیقات دارلینگ نشان می‌دهد مخالفت در برابر اقتدار والدین حدود14تا 15 سالگی اوج می‌گیرد. در حقیقت، این مقاومت در 11سالگی اندكی بیش از 18 سالگی است. در فرهنگ عامه، ما فكر می‌كنیم سال‌های دبیرستان دوره مخاطره است، اما نیروهایی كه باعث ایجاد فریب می‌شود، زودتر از آن شكل می‌گیرد. در مطالعه‌ای كه روی نوجوانان انجام شد، دارلینگ پرسشنامه‌هایی برای والدین نوجوانان مصاحبه‌شده ارسال كرد. تناسب دو دسته اطلاعات به دست آمده جالب بود. نخست، وی متوجه شد كه والدین به‌طور آشكار از آن بیم دارند كه نوجوانان خود را به طغیان خصمانه و واضح سوق دهند.

دارلینگ می‌گوید بسیاری والدین امروز معتقدند بهترین راه برای باز كردن دهان نوجوانان آن است كه دست بچه‌ها را بیشتر باز بگذارند و قاعده‌ای برایشان معین نكنند.
دارلینگ دریافت، والدینی كه دست بچه‌هایشان را باز می‌گذارند، بیشتر درباره كارهای آنان اطلاعات به دست نمی‌آورند. این والدین صرف‌نظر از كارهای بچه‌ها، مهربان و باگذشت هستند اما بچه‌ها نبود مقررات را نشانه آن می‌دانند كه پدر و مادرشان اهمیت نمی‌دهند .

دارلینگ به این نتیجه رسید از قضای روزگار والدینی كه در واقع پیوسته مقررات را اعمال می‌كردند، كسانی بودند كه خونگرم بوده و بیشترین رابطه كلامی را با بچه‌هایشان داشتند. آنان مقرراتی را در برخی حوزه‌های رفتاری وضع كرده‌اند و دلیل آن را نیز توضیح داده‌اند. انتظار آنان از بچه‌ها حرف‌شنوی است. آنان در دیگر حوزه‌های زندگی از خودمختاری بچه‌ها حمایت می‌كردند و اجازه می‌دادند به میل خود تصمیم بگیرند. بچه‌های این قبیل پدر و مادران كمتر از بقیه دروغ می‌گفتند. به جای آنكه 12 مورد را از والدین خود پنهان كنند، احتمالاً مثلا 5 مورد را از آنان پنهان می‌كردند. در قاموس لغت، متضاد صداقت، دروغگویی و متضاد مشاجره، موافقت كردن است اما در ذهن نوجوانان، اینگونه نیست. برای یك نوجوان، مشاجره كردن متضاد دروغگویی است.

 

 

نويسنده: مجید | تاريخ: دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:چگونه دروغگو می‌شویم؟ - موانع موفقیت , , | موضوع: <-CategoryName-> |